۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه

اعتراضات شبانه مردم تهران در آستانه چهلم ندا

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

اعتراضات شبانه مردم تهران در آستانه چهلمین روز جان باختۀ آزادی ندا آقا سلطان

بنابه گزارشات رسیده از مناطق مختلف تهران و در آستانه چهلمین روز شهادت ندا آقا سلطان مردم تهران بر بام منازل خود و در کوچه ها حاضر شدند و اعتراضات شبانه خود را ادامه دادند.
اعتراضات از 10:00 شب آغاز شد و در حالی که مردم تهران بصورت گسترده خود را آماده می کنند تا مراسم چهلمین روز ندا آقا سلطان را برگزار کنند بر بام منازل و در کوچه ها قرار گرفتند و به اعتراضات شبانه خود که از چندین هفته پیش شروع شده بود ادامه دادند.
مردم در اعتراضات شبانه خود علاوه بانگ الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور شعار ما همه یک صداییم ما همه یک نداییم را سر دادند.
اعتراضات امشب مردم تهران در مناطقی مانند؛ تهران پارس ، جنت آباد ،‌مير داماد ،‌پونك ،‌آزادي ،‌ونك ،‌تخت طاووس ،‌سيد خندان ،‌اكباتان ،‌صادقيه ،‌تجريش ،‌قيطريه شنیده می شد. شدت اعتراضات در تهران پارس و تخت طاووس و مير داماد بيشتر از ديگر نقاط تهران بود.
اعتراضات شبانه مردم تهران تا ساعت 22:30 ادامه داشت

8 مرداد 1388 برابر با 30 ژولای 2009

۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه

محل های تجمع بدون مجوز روز پنج شنبه 8 مرداد در تهران


فراخوان،هشت مرداد،مراسم چهلمین روز جان باختگان راه آزادی و یاد بازداشت شدگان:مکانهای تجمع روز هشت مرداد،ساعت 5 بعدازظهر:میدان ونک (آلترناتیو اول میدان سرو - آلترناتیو دوم پارک وی)میدان محسنی ( آلترناتیو اول بولوار کاوه - آلترناتیو دوم میدان هروی )میدان هفت حوض ( آلترناتیو اول فلکه سوم تهرانپارس - آلترناتیو دوم فلکه اول تهرانپارس)میدان فاطمی ( آلترناتیو اول میدان هفت تیر - آلترناتیو دوم میدان فردوسی ) پل گیشا ( آلترناتیو اول فلکه صادقیه - آلترناتیو دوم میدان انقلاب )هموطنان در دیگر شهرستانها حتمامراسم مشابهی را در وسط میادین شلوغ و اصلی و مرکزی شهر برگزار نمایند

لطفا اطلاع رسانی کنید

۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

جوان دانشجو زیر ضربات پوتین پاسداران جنایتکار جان سپرد

سایت موج آزادی: یکی از دوستان شهید جوادی لنگرودی اطلاعات جزئیات تازه‌ای را درباره‌ی نحوه‌ی شهادت وی برای «موج سبز آزادی» ارسال کرده است که در ادامه می‌خوانید.

امیر جوادی لنگرودی متولد 23 شهریور 1364 در رشت و دانشجوی مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد قزوین، روز 18 تیر به همراه عده‌ای دیگر از جوانان بازداشت شد. گفته‌اند که وی در بازداشتگاه به تشنج مبتلا شده است. نیروهای امنیتی او را به بیمارستان فیروزگر منتقل می‌کنند، در حالی که خیلی کتک خورده بوده و تنش کبود بوده است.

او در روز جمعه 19 تیر از بیمارستان ابتدا به کلانتری 148 انقلاب و از آنجا به کهریزک منتقل می‌شود. در کهریزک با پوتین آنقدر به سینه و سرش می‌کوبند که یک چشمش می‌ترکد، دچار خونریزی ریوی می‌شود و خلط خونی استفراغ می‌کند. بعد از شکنجه، قرار بوده به اوین منتقل شود که در مسیر دچار تشنج و ایست قلبی ریوی می‌شود.

وی در روز 23 تیر در زندان به شهادت می‌رسد. ده روز جسدش را در سردخانه نگه می‌دارند، تا 3 مرداد که به خانواده‌اش برای تحویل جسد خبر می‌دهند. پزشکی قانونی دلیل مرگ را «ایست تنفسی به خاطر خونریزی ریوی» اعلام کرده است.

پیکر این شهید، دیروز یکشنبه، بعد از روزها بی‌خبری و دربه‌دری به خانواده‌اش تحویل داده شد، با این شرط که علت مرگ او را بیماری مزمن ریوی عنوان کنند.


۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

قتل یک دانشجوی دیگر زیر شکنجه در زندان

وزنامه اعتماد: يکي از دانشجويان مديريت صنعتي دانشگاه آزاد قزوين در زندان درگذشت. به خانواده امير جوادي فر که در جريان تجمعات 18 تيرماه گذشته بازداشت شده بود اطلاع داده شده ساعت 9 صبح امروز، پيکر او را تحويل بگيرند. وي که در روز 18 تير به دليل شکستگي دست و بيني به بيمارستان منتقل شده بود، بعد از مداواي اوليه بازداشت شده بود.

۱۳۸۸ مرداد ۱, پنجشنبه

هشتم مرداد؛ چهلم ندا در کنار مادر ندا خواهیم بود


دیدار برخی فعالان جنبش زنان با مادران ندا، سهراب و اشکان/ چهلم ندا در کنار مادر ندا خواهیم بود


سایت تغییر برای برابری: شامگاه روز گذشته 31 تیرماه تعدادی از مادران کمپین یک میلیون امضا و فعالان جنبش زنان، به دیدار مادر ندا آقاسلطان رفتند تا ضمن تسلیت به او بگویند چهلم ندا در کنارشان خواهند بودو حق خواهی را پاس خواهند داشت، به او بگویند که سال هاست این جنبش برای حق خواهی اش تلاش می کند، برای برابری خواهی به زندان می رود وعلیه تبعیض فریاد می زند و هم اکنون نیز فرزندانی را در بند دارد. مادر ندا روز پنجشنبه 8 مرداد ساعت 5 بر مزار دخترش خواهد بود.

مادر ندا از فرزند شهیدش چنین یاد کرد: "27 سال داشت از کودکی خاص بود و ارتباط نزدیکی با خدا داشت، آواز می خواند و اهل موسیقی بود و کتاب های فلسفی و چرایی های زندگی اش پایانی نداشت. همین چرایی ها او را به رشته ی الهیات کشاند اما بعد از مدتی از این رشته انصراف داد و مطالعاتش را به صورت فردی پی گرفت. ندا بسیار جسور و شجاع بود و از کودکی در مقابل هیچ حرف زوری سر فرود نمی آورد. همین ویژگی اش او را به خیابان کشاند".

ساعتی بعد مادران داغدار سهراب اعرابی و اشکان سهرابی که خود فرزندان حق طلب شان را در این مبارزه مدنی از دست داده بودند و همچنین زنان فعال جبهه مشارکت که همسران دربند دارند به دیدار این مادر داغدار آمدند و در فضایی آکنده از اشک و اندوه مادران داغدیده ی سه شهید در کنار هم و مقابل حضار نشستند.


مادر شهید اشکان سهرابی از چگونگی مرگ فرزند عزیزش گفت: " بیایید بپرسید. این بچه خیلی سر به زیر بود. من خانه بودم شام درست می کردم. اشکان گفت می روم خانه ی دوستم وزود برمی گردم. با دلشوره گفتم زود بیا خیابان شلوغ است. چند دقیقه نگذشته بود که دوستش آشفته حال آمد و گفت به خدا من ندیدم چه شد اما اشکان را زدند. گفتم کی گفت نمی دانم فقط دیدم که اشکان را زدند. خودم را سرآسیمه رساندم فقط گفت مادر سوختم. با موتوری که می آمد او را به بیمارستان رساندیم. در بیمارستان چند ثانیه از پشت در دیدمش. ده دقیقه بعد در بیمارستان شهید شد".

پروین فهیمی مادر شهید سهراب اعرابی هم شهادت فرزندش را روایت کرد و گفت شما خوش شانس تر بودید. روزی که در آگاهی شاپور عکس سهراب را شناسایی کردیم یک ماه از سرگردانی من در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین می گذشت. من می رفتم که سهراب را پیدا کنم و عکس او را به هر زندانی که آزاد می شد نشان می دادم شاید خبری از پسرم داشته باشد. روزهای آخر وحشت کرده بودم که این طولانی شدن و بی خبری و تلفن نزدن دلیلی دارد در تمام این مدت به هر جا می توانستم سر زدم و نامه دادم اما هیچ کسی پاسخ گو نبود و می گفتند زندان است و زنگ می زند. مرا آزار دادند. شکنجه ی روحی دادند".

مادر ندا از روز شهادت ندا و روزهای بعد از آن سخن گفت: "روزهای پیش از آن حادثه گفت که همه ی ما دیدیم و شنیدیم. ندا تا چند دقیق پیش از حادثه تلفنی با ما در تماس بود. مدت کوتاهی بعد از آخرین تماس استاد ندا با ما تماس گرفت و گفت پای ندا تیر خورده و به بیمارستان شریعتی منتقل شده است. ما به سرعت خود را به بیمارستان رساندیم و استاد موسیقی ندا را دیدیم که سراسر لباس اش غرق در خون است و بعد گفتند کتف اش گلوله خورده و کم کم متوجه مان کردند که پیش از رسیدن به بیمارستان به شهادت رسیده است. مادر ندا گفت که مسئولان پزشک قانونی اجازه خواستند که از مغز استخوان ندا برای پیوند دیگری استفاده کنند که موافقت کردیم. اما خبر شهادت ندا به سرعت منتقل شد. ما سکوت کردیم که بتوانیم جنازه ی او را تحویل بگیریم و صبح روز یک شنبه در پزشک قانونی بهشت زهرا جنازه ی او را به ما تحویل دادند. در تمام این مدت به طور مداوم ماموران و پلیس آمد و شد داشتند اما برخوردشان بسیار محترمانه بود اما اصرار داشتند که قاتل ندا را پیدا کنند به همین منظور تعداد زیادی از دوستان و اعضای خانواده را مورد پرسش و بازجویی قرار می دادند تا قاتل را پیدا کنند اما برای ما مهم نبود فقط می خواستیم با این شرایط کنار بیاییم.

ما خیلی مراسم و برنامه های عمومی اعلام نکردیم که برای مردم اسباب دردسر نشود. برای مراسم ختم به چند مسجد مراجعه کردیم. از جمله مسجد رضا در میدان نیلوفر و چند مسجد دیگر که هیأت امنای مسجد موافقت نکردند.

مسجد امام جعفر صادق بالای پل سید خندان موافقت کرد.. ما هشت و نیم شب اعلامیه را چاپ کردیم و ساعت دوازده و نیم متوجه شدیم که خبر در اینترنت پخش شده است. در عین حال به این دلیل که می دانستیم در مراسم تعداد زیادی شرکت خواهند کرد نگران شدیم که مبادا تعداد دیگری از جوانان در این برنامه بازداشت و یا کشته شوند و به همین دلیل مراسم را لغو کردیم. البته مطمئن هم نبودیم که اجازه ی برگزاری این مراسم داده می شد یا نه چون برای شب هفت هیچ مسجدی به ما اجازه ی برگزاری مراسم را نداد و تنها در بهشت زهرا یک تالار برای صرف شام موافقت کرد اما بعد از نیم ساعت از حراست بهشت زهرا با ما تماس گرفتند و نامه ای نشان دادند که بر اساس آن هیچ کدام از کسانی که در درگیری های بعد از انتخابات کشته شده اند حق برگزاری مراسم را ندارند. این حکم کلی و از طرف وزارت اطلاعات بود که به تمام مساجد ابلاغ شده بود. در مواردی هم شرایط بسیار سختی گذاشته بودند که خانواده ی کشته شدگان باید سه جواز کسب و تعهد نامه می گذاشتند که اگر مردم بیایند اتفاقی نمی افتد. سنگ های بزرگی می انداختند که خانواده ها از برگزاری هر مراسمی منصرف شوند. بعد از مدتی در مقابل سوال ماموران و کارآگاهانی که می گفتند به دنبال قاتل ندا هستند گفتیم ما از شما نمی خواهیم قاتل را معرفی کنید و با این روحیه ی نامساعد به حال خود رهایمان کنید. سهراب را چه کسی کشت؟ اشکان را چه کسی کشت؟

زمانی که ما به مزار ندا می رفتیم با ما کاری نداشتند اما با کسانی که خارج از اعضای خانواده به مزار ندا می رفتند برخورد می شد و در مواردی حتا با یکی از بستگان ما را که سر مزار ندا رفته بود برخورد کرده بودند که چرا می آیی و سر خاک ندا می نشینی.

خانواده ندا شایعاتی را که در مورد حضور پدر ندا در صدا وسیما و یا فرودگاه مطرح شده بود را تکذیب کردند و گفتند تا به حال با هیچ رسانه ای مصاحبه نکرده اند.

تا سپیدی چند ندا فاصله است؟

ساعتی بعد حمید پناهی استاد موسیقی ندا آقا سلطان به جمع سوگواران پیوست و روایت خود را از لحظه ی شهادت ندا چنین توصیف کرد: "پیش از این حادثه ما می گفتیم و می خندیدیم تا زمانی که بعد از درگیری در خیابان و شلیک گاز اشک آور به کوچه پناه بردیم. چشمانمان را مقابل آتش گرفتیم. ساعت دقیقا 18:10صدای کوتاه سفیر گلوله ای را شنیدیم و دیدم که ندا به روی زمین افتاد.

پیش از مرگ فقط گفت: "آقای پناهی سو.." حتا سوختم را نتوانست کامل ادا کند. وقتی گفتم بمان سرش را تکان داد و گفتم دستم را فشار بده دستش را فشار داد.

حمید پناهی حرف های دیگرش را در شعرهایی که برای ندا سروده بود خلاصه کرد و برای حاضران خواند. قرار است این شعر به طور کامل در روزنامه اعتماد منتشر شود اما بخش هایی از آن در زیر می اید :

تا سپیدی چند ندا فاصله است؟

به هوا برخاست از منیت های جاری دور شد

دشمن ظلم و عدوی زور شد

لحظه ای از ما برید .. حر شد و او حور شد

و ندا آمد ندا آمد ندا در نور شد

چه آسان او به من گفت سوختم

و چه آسان او فرو غلطید هم نشین درد شد

زرد شد دخترم سرد شد

تا رهایی را شناخت حور شد

ندا آمد ندا آمد ندا در نور شد

...





۱۳۸۸ تیر ۳۱, چهارشنبه

تظاهرات بزرگ معترضان در روز تحلیف احمدی نژاد

به گزارش سایت روزآنلاین، حامیان موسوی و کروبی اعلام کرده اند که تجمع بزرگ و سراسری آنان در اعتراض به نتیجه انتخابات 22 خرداد، در روزی است که مراسم تحلیف احمدی نژاد برگزار خواهد شد و محل تجمع هم میدان بهارستان خواهد بود. از این رو نیروهای امنیتی و نظامی در تهران بصورت 24 ساعته در آماده باش کامل هستند و تا اطلاع ثانوی تمام مرخصی ها لغو شده است. حتی به فرماندهان کل لشکرهای سپاه و فرماندهای نیروی انتظامی دستور داده شده تا اطلاع ثانوی، شب ها نیز در محل خدمت خود باشند.

پیش تر اعلام شده بود مراسم تحليف احمدی نژاد بين روزهاي 11 تا 15 مرداد ماه برگزار خواهد شد. نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي گفته بود مراسم تحليف "محمود احمدي نژاد" يک روز پس از تنفيذ حکم رياست جمهوري توسط مقام معظم رهبري برگزار خواهد شد. باهنر خاطرنشان کرد: هم مراسم تنفيذ حکم رياست جمهوري و هم مراسم تحليف در فاصله زماني 11 تا 15 مرداد ماه برگزار مي شود.

۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

مبارزات جوانان زیرزمینی در ایران پا به دوران جدیدی گذاشته است

مبازات زیر زمینی یا هسته های تشکیلاتی در مبارزات ایران چیز تازه ای نیست و به دوران پس از انقلاب بر میگردد اما در ان دوران چند نوع تشکیلات بود هسته های مسلح و اطلاع رسانی به مردم و هسته های شعار نویسی بر دیوارها و اعلامیه ها و خبر گیرهای که هسته های انها در داخل حکومت بود و هسته ها در تیم های بین بیست تا چهل نفری تشکیل میداد اما پر خطر زیرا اگر یکی از اینها لو میرفت تمام تیم لو وضربه بزرگی به تشکیلات میرسید.اما در زمان حال خیلی چیزها فرق کرده با پیشرفت فناوری راحت میشود اطلاع راسنی کرد اما کار ما با ان دوران فرق کرده نباید هر تیم بیش از سه یا چهار نفر نباشد یک نفر مسؤل تیم و همه چی محرمانه بین اعضای باشد وهیچ کس از تیم بو نبرد تمام قرارها و ملاقاتات کاملا محرمانه وجاهای قرارها هم باید امن و فقط اعضای تیم بدانند واما کار تیم ها اطلاع رسانی دقیق نه شایعه پراکنی که هوادارهای جنبش را با گیجی همراه میکند و این به نفع دشمن هست از هر طریقی ممکن اما اگر سیستمهای ارتباتات عمومی کنترل یا کاملا غیر قابل دسترس بود باید با چاپ شب نامه به همه اطلاع رسانی کنیم و در میان مردم پخش کنیم و باید در دشمن نفوز کرد و از کار انها با خبر شد باید در اورگانهای نظامی نفوز کرد هسته در داخل انها تشکیل داد بهترین راه سربازهای وظیفه میتوانند این کار را انجام بدهند اما همه چی مر بوط به تهران نمی شه باید در تمام شهرستانها هسته های تشکیلاتی درست کرد و هر روز ما باید در یک شهرستان تظاهرات کنیم تا دشمن و نیروهای سر کوبگر را گیج کرد ما باید این را به شهرستانهای ایران کشاند با هماهنگ کردن مثلا پس فردا در فلان اباد تجمع کنیم ما باید از تهران به انجا بریم و در انج ا حضور پیدا کنیم . از شگردگای خودشان به خودشان ضربه زد .واما بدونه خشونت البته در بعضی موراد باید از خود دفاع کرد .امیدوارم تیمهای تشکیلاتی زیر زمینی به جای نرسند که مسلح بشیم .اعظای یک تیم در تهران به امید پیروزی جنبش سبز پاینده و ازاد ایران وایرانی

۱۳۸۸ تیر ۲۷, شنبه

ادامه اعتراضات گسترده شبانه در تهران

دامه اعتراضات گسترده شبانه در تهران

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

بنابه گزارشات رسیده اعتراضات مردم تهران که از صبح امروز آغاز شده بود به اعتراضات شبانه امتداد یافت و مردم امشب در خیابانها ،کوچه و پشت بامها قرار گرفتند و اعتراضات گسترده خود را ادامه دادند.

گزارش کوتاهی از اعتراضات امشب که به قرار زیر می باشد: اعتراضات امروز مردم در نماز جمعه و بعد از آن ادامه یافت . مردم از زن ، مرد، كودك در خيابان هاي اصلي همچون خيابان انقلاب و ولي عصر و آزادي ، ونك ، مطهري ، فلسطين حضور یافتند و به اعتراضات باشکوه خود ادامه دادندو سرکوبگران را به وحشت انداختند .

امشب طبق روال هر شب مردم از ساعت 22 صداي الله اكبر ، مرگ بر ديكتاتور و كشتي جوانان وطن الله اكبر كردي هزاران تن در كفن الله اكبر مرگ بر تو مرگ بر تو خود را بلند تر كرده اند.

امشب علاوه بر پشت بام ها و كوچه ها صداي شعارها در خيابان هاي اصلي نيز شنيده مي شود و راننده ها با بوق زدن در خيابان با مردم همراهي مي كنند كه حتي بعد از ساعت 22:30 سر دادن شعارها ادامه دارد.

امشب تعداد نيروهاي بسيج بيشتر از شب هاي ديگر است كه در مواردي كه مردم پراكنده مي شوند به خصوص در خيابان هاي فرعي با باتوم به مردم حمله مي كنند.

26 تیر 1388 برابر با 17 ژولای 2009



۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه

خانواده ترانه می گويند جنازه سوخته او را يافته اند




خانواده ترانه موسوي مي گويند جنازه سوخته او را يافته اند وبلاگ زیرزمین

دوستان ترانه موسوي، از بازداشت‌شدگان هفتم تير در درگيري‌هاي مسجد قبا، گفته اند كه خانواده‌ي وي از يافتن جنازه‌ي سوخته‌ي ترانه در حومه‌ي قزوين خبرداده‌اند.
يكي از دوستان ترانه موسوي ديروز براي پيگيري وضع ترانه با منزل پدري او تماس گرفت و با خبر مرگ ترانه و يافتن جنازه سوخته‌اش ـ بين كرج و قزوين ـ مواجه شد. خانواده ترانه از بازگويي مكان و زمان تشييع جنازه وي خودداري كردند و گفتند نمي توانند توضيحات بيشتري دهند. پس از پيگيري ها و تماس هاي مكرر دوستان ترانه با منزل وي، خانواده موسوي از آنان خواستند كه ديگر تماس نگيرند و در برابر سخن يكي از دوستان ترانه كه گفته بود خانواده او بايد نوع مرگش را به جامعه اطلاع دهند و به رسانه ها بگويند كه ترانه دستگير شده و پس از دستگيري به اين سرنوشت دچار شده است شنيده بودند كه ما صلاح كار خود را بهتر از شما مي دانيم و نمي خواهيم در تشييع جنازه اش كسي حضور داشته باشد.
ترانه موسوي به گفته يكي از دوستانش - كه نمي خواهد نامش فاش شود - روز هفتم تير در حوالي تقاطع ميرداماد و خيابان شريعتي كلاس آرايشگري داشته است. او اتومبيل خود را در يكي از خيابان هاي فرعي بين حسينه ارشاد و ميرداماد، پارك مي كند و پس از ديدن تجمع مردم در خيابان قبا و اطراف حسينه ارشاد با يكي از دوستان خود تماس مي گيرد و به او مي گويد كه پيش از رفتن به آرايشگاه بهتر است سري به مسجد قبا بزنند و با دوست خود در نزديكي مسجد قبا قرار مي‌گذارد. وي كه به گفته دوستش مانتوي سبز به تن و شالي سبز به سر داشته است درحاليكه در خيابان شريعتي منتظر يكي از دوستان خود بوده است از سوي مأموران حكومتي دستگير مي شود و در هنگام دستگيري، دوست وي كه به محل قرار نزديك مي‌شده از دور وي را مي بيند. ترانه را سوار به وني مي‌برند. شواهد دستگيري ترانه به همين جا ختم نمي شود و چند نفر از دستگيرشدگان واقعه مسجد قبا در تماس هايي با خانواده‌ي وي، خبر دستگيري اش را به آنان اطلاع مي دهند. ترانه موسوي در زمان دستگيري شماره منزل و يكي از دوستانش را به چند نفر از دستگيرشدگان مي دهد و از آنان مي‌خواهد در صورت آزادي با خانواده اش تماس گرفته و خبر دستگيري اش را به آنان اطلاع دهند. كساني كه در آن روز همراه با ترانه به ساختماني در حوالي پاسداران منتقل مي ‌شوند گفته اند كه او مدام گريه مي كرده و مي گفته است نه براي تجمع كه براي شركت در كلاس آرايشگري در آن محل حضور داشته است. اما برخي از دوستانش خبر داده اند كه ترانه در راهپيمايي هاي مسالمت آميز روزهاي 25، 26 و 27 خرداد شركت داشته است و حتا پيش از انتخابات نيز با حضور در زنجيره سبز، حمايت خود را از اصلاحات و آزادي در ايران ابراز مي كرده است.
به گفته يكي از دوستان ترانه، پس از دو هفته از دستگيري او، فردي ناشناس با منزلش تماس گرفته و به مادر ترانه خبر بستري بودن وي را در بيمارستان امام خميني كرج مي دهد. اين ناشناس به مادر ترانه مي گويد كه مردم دخترش را پس از تصادف، به آن بيمارستان رسانده اند. مادر ترانه به ناشناس مي گويد برخي تماس گرفته اند و ترانه را در درگيري هاي مسجد قبا و در بازداشگاه ديده اند اما ناشناس مي گويد ترانه ربطي به حادثه مسجد قبا ندارد و احتمالن قضيه اش ناموسي ست؛ چراكه مي خواسته با شلنگ سرم خودش را حلق آويز كند. او پارگي رحم و مقعد را نيز دليل بستري شدن ترانه ذكر مي كند. خانواده ترانه به آن بيمارستان مراجعه مي كنند اما مسوولان بيمارستان بستري شدن ترانه موسوي را تكذيب مي كنند و تنها يكي از پرسنل مي گويد كه دختري را با موهاي بافته شده ديده است كه چند نفر با ظاهري به گفته او «حزب اللهي» بيهوش مي آورند و بيهوش مي برند.
جملاتي كه اين ناشناس در مكالمه تلفني با مادر ترانه بيان مي كند نشان مي دهد كه ماموران وزارت اطلاعات و لباس شخصي ها مي خواسته اند ذهن خانواده ترانه را از سياسي بودن قضيه منحرف كنند و به آنان بقبولانند كه دخترشان از نظر اخلاقي مشكلاتي داشته است تا خانواده نيز پس از شنيدن خبر مرگ فرزندشان، از پيگيري و پي جويي درباره چند و چون مرگ وي خودداري كنند.
ممانعت خانواده ترانه موسوي از دادن اطلاعات درباره تشييع پيكر وي و چگونگي درگذشتش عجيب به نظر نمي رسد؛ چراكه تمامي خانواده هاي قربانيان حوادث اخير از سوي حكومت و وزارت اطلاعات تهديد مي شوند و به آنان گفته مي شود در صورتي كه تشييع پيكر عزيزانشان و مراسم كفن و دفن و ختم آنان با حضور مردم و با شيون و ناله برگزار شود مشكل حاد ديگري براي يكي ديگر از عزيزانشان اتفاق خواهد افتاد.
ترانه موسوي اكنون تنها به خانواده اش تعلق ندارد و متعلق به همه ايرانيان است؛ بنابراين پيگيري وضعيت او و چگونگي درگذشتش وظيفه تك تك ماست. اين كه من نمي توانم با نام خود اين اخبار را منتشر كنم؛ اين كه دوست ترانه نمي تواند نامش را بگويد؛ اين كه خانواده ترانه درباره فرزندشان هيچ حرفي نمي زنند همه از خفقاني حكايت دارد كه امروز بر جامعه ما حاكم است. من از دوستاني كه وظيفه خود مي دانند به راحتي و به سرعت اين نوع اطلاع رساني را محكوم كنند مي خواهم به جاي نشستن و محكوم كردن اين و آن، درباره ترانه تحقيق كنند و خبرهايش را به گوش نخست ايرانيان و سپس جهانيان برسانند تا شايد از بيش از اين شاهد قرباني شدن ترانه هايمان نباشيم.
لازم است بگويم عكس ترانه را نيز يكي از هنرجويان آموزشگاه آرايشگري و از دوستان ترانه در اختيار وبلاگ زيرزمين قرار داد.


۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

گسترش اعتراضات شبانه و کشیده شدن آن به کوچه ها



فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

بنابه گزارشات رسیده از نقاط مختلف تهران اعتراضات شبانۀ مردم علاوه بر پشت بامها به کوچه ها گسترش یافته است.

در پی اعلام اسامي تعدادي از جوانان كه در اعتراضات اخیر جان باختند و به اطلاع مردم رسيده شدت اعتراضات گسترده تر شده و اعتراضات علاوه بر پشت بام ها به كوچه ها نيز كشيده شده است.

راننده ها نيز در خيابان با بوق زدن و سر دادن شعار با مردم همراهي مي كنند. امشب نيز مردم شعار الله اكبر و مرگ بر ديكتاتور و در برخي مناطق مي كشم مي كشم آنكه برادرم كشت را از ساعت 22 تا 22:30سر دادند.

شدت اعتراضات در منطقه تهران پارس ، تجريش ، فاطمي ، پونك ، سيد خندان بيشتر از مناطق ديگر است.

همچنان نيروهاي بسيجي و لباس شخصي در كوچه ها و خيابان هاي تهران در حال گشت زني هستند. اما مردم چنان با خشم شعار مي دهند كه اين نيروها جرأت نزديك شدن به مردم را ندارند.

24 تیر 1387 برابر با 15 ژولای 2009

۱۳۸۸ تیر ۲۱, یکشنبه

حمایت شهرهای کردستان از اعتراضات مردم تهران


گزارش دریافتی: فردا دوشنبه 22 تیر بیستمین سالگرد ترور دکتر قاسملو دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران به دست جمهوری اسلامی ایران است. طی یک اطلاعیه که ظرف یک ماه گذشته در سراسر شهرهای کردستان ایران پخش شده است و در آن حزب دمکرات کردستان ایران از مردم برای اعتصاب سراسری و تعطیلی بازار دعوت به عمل آورده است از هم اکنون چهره اعتصاب سراسر کردستان را فرا گرفته است .رژیم در همه شهرهای کردستان نیروهای مسلح خود را مستقر کرده است و موتور سوراران رژیم در داخل شهرها در حال رفت و آمد هستند.همچنین رژیم در اقدامی همه بازاریان را تهدید به لغو مجوز کار کرده است. کردستان که در میان مردم ایران لقب سنگر مقاومت در برابر رژیم را به خود اختصاص داده است این روزها مملو از سرباز و گارد ویژه است. در شهر ماکو نیروهای یگان ویژه مردم را تهدید به مرگ کرده اند. در شهرهای سنندج و ایلام نیز رژیم نیروهای زیادی را مستقر کرده است. اما مردم و بازاریان مصمم به برگذاری اعتصاب در اعتراض به ترور دکتر قاسملو و آزاد اندیشان ایرانی هستند. در شهر مهاباد از هم اکنون شهر در حال آماده سازی برای فردا و اعتصاب است. تعداد زیادی از اساتید و دانشجویان کرد مقیم تهران نیز طی اطلاعیه از مردم برای اعتصاب سراسری دعوت کرده اند. گمان میرود این اعتصاب سرآغاز پشتیبانی بزرگ مردم کردستان از هموطنان دیگر در سایر شهرها و بخصوص تهران باشد.

۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه

توصیه های مهم برای روز ۱۸ تیر

1- حضور حتما از ساعت 4 بعدازظهر در خیابانها باشد ، درست است هوا گرم است در سراسر کشور اما کار اصلی ما ، شب هنگام است که نیروهای نظامی دید کمتری دارند ، اما حضور ما از ساعت 4 بعدازظهر باعث حضور بسیار بسیجیان و نیروهای سرکوبگر خواهد شد ، ایشان اکثرا زره پوش هستند و در گرمای ظهر مطمئنا نیرویشان کاملا تحلیل خواهد رفت و در هنگام غروب و 8 به بعد کنترل اوضاع به دست مردم آزادیخواه خواهد بود .

2- مسیرهای انتخاب شده تقریبا از مسیرهایی هست که نمی توانند به شما گیر بدهند ، پس در صورت گیر دادند می توانید بگویید برای خرید کتاب ، خرید لوازم کامپیوتر یا خرید لباس می روم ، مطمئنا تمام مسیرهای تعیین شده در سی استان کشور به طوری هست که حضور شما را موجه نماید .

3- به هیچ عنوان از دست نیروهای بسیجی یا اطلاعاتی و ... فرار نکنید ، شما برای خرید به سمت میدان انقلاب در تهران یا مسیرهای تعیین شده دیگر در سراسر کشور می روید . با این کار نیروهای بسیجی و اطلاعاتی دچار سردرگمی شدیدی خواهند شد .

4- مسیرها طوری تعیین شده است که حتی در صورت حضور نیروهای سرکوبگر آنها تحت محاصره شما باشند نه شما تحت محاصره آنها ، پس اصلا نترسید . مسیرها در محل بازارهای کشور تعیین شده است ، پس سمت بازار حضور داشته باشید .

5- خوشبختانه آلودگی شدید هوا که چند روز است غرب کشور را به تعطیلی کشانده به کمک ملت ایران آمده است و شما بدون هیچ عذر و بهانه ای می توانید از ماسک استفاده نمایید ، اما تا هنگامی که حضور گسترده در مکان هدف شروع نشده است ، از ماسک استفاده ننمایید . استفاده از ماسک برای عدم شناسایی شما توسط نیروهای سرکوبگر بسیار به کار خواهد آمد .

۱۳۸۸ تیر ۱۳, شنبه

اسامی تعداد دیگری از کشته شدگان اعتراضات اخیر

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

بنابه گزارشات رسیده از بهشت زهرای تهران، اسامی تعدادی از شهدای راه آزادی مردم ایران که پیکرشان در حال حاضر در بهشت زهرای تهران به خاک آرمیده اند را به اطلاع عموم وسازمانهای حقوق بشری می رسانیم.
در پی سرکوب خونین مردم ایران که منجر به شهادت و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم بی دفاع ایران شد و هزاران نفر اسیر دیگر در شکنجه گاهها تحت شکنجه های وحشیانه قرار دارند. بعد از سخنرانی علی خامنه ای ولی فقیه رژیم در 29 خردادماه و چراغ سبز به گارد ویژه، سپاه پاسداران بسیج و لباس شخصیها بصورت علنی برای کشتار مردم بی دفاع ایران نشان دادن،کشتار مردم ایران ابعاد تازه ای به خود گرفت .و چنانچه در زیر خواهید خواند تاریخ اکثر جان باختگان راه آزدی بعد از سخنرانی علی خامنه ای به شهادت رسیدند.
رفتار مامورین سرکوبگر باخانواده ها ی جانباختگان را ه آزادی غیر انسانی و توهین آمیز بود .اهانتهای و درنده خوییهای مامورین وزارت اطلاعات با خانواده های قربانیان غیر قابل توصیف است.خانواده های تحت فشارهای شدید مامورین وزارت اطلاعات قرار دارند.و تحویل داد ن پیکر عزیزانشان فقط با دادن تعهد و پذیرفتن شروط آنها امکان پذیر می باشد؛ بخشی از شروطی که مامورین وزارت اطلاعات در تعهد ها نوشته اند به قرار زیر می یاشد:
1- مراسم بي سر و صدا و فقط با حضور افراد نزديك خانواده صورت بگيرد
2- در مراسم هيچ گونه شعار و تبليغ عليه حكومت و سخنراني انجام نشود.
3- در مراسم و روي سنگ قبر علت مرگ نوشته نشود.

مامورین وزارت اطلاعات تلاش گسترده ای را بکار می برند تا از انتشار اسامی و عکس شهدا جلوگیری کنند. آنها حداکثر فشار را بر روی خانواده های قربانیان بکار می برند تا بتوانند جنایت مرتکب شده را بپوشانند و مردم ایران و جهانیان و بخصوص سازمانهای حقوق بشری از آن اطلاع بمانند.
علیرغم تهدیدات و فشارهای مامورین وزارت اطلاعات اسامی تعداد دیگری از شهدای راه آزادی مردم ایران که به قرار زیر می باشد به اطلاع عموم می رسانیم؛

1- محمد حسين برزگر 25 ساله ديپلم شغل آزاد به دليل اصابت گلوله به سر در تاريخ چهارشنبه 27 خرداد در ميدان هفت تير به شهادت رسيد و در يكشنبه 31 خرداد بعد از تعهد گرفتن از خانواده در قطعه 302 به خاك سپرده شد

2- سيد رضا طباطبايي 30 ساله ليسانس حسابداري ، كارمند به دليل اصابت گلوله به سر در 30 خرداد در خيابان آذربايجان به شهادت رسيد و چهارشنبه 3تيربعد از تعهد گرفتن از خانواده در قطعه 259 به خاك سپرده شد.

3- ايمان هاشمي 27 ساله شغل آزاد به دليل اصابت گلوله به چشم شنبه 30 خرداد در خيابان آزادي به شهادت رسيد و چهارشنبه 3 تير در قطعه 259 به خاك سپرده شد.

4- پريسا كلي 25 ساله فارغ التحصيل رشته ادبيات به دليل اصابت گلوله به گردن در يكشنبه 31 خرداد در بلوار كشاورز به شهادت رسيد و سه شنبه 2 تير در قطعه 259 به خاك سپرده شد

5- محسن حدادي 24 ساله طراح برنامه هاي كامپيوتري شنبه 30 خرداد به دليل اصابت گلوله بر پيشاني در خيابان نصرت به شهادت رسيد و سه شنبه 2 تير در قطعه 262 به خاك سپرده شد.

6- محمد نيكزادي 22 ساله فارغ التحصيل عمران در سه شنبه 26 خرداد به دليل اصابت گلوله به سينه در ميدان ونك به شهادت رسيد و شنبه 30 خرداد در قطعه 257 به خاك سپرده شد.

7- علي شاهدي 24 ساله بعد از دستگيري و انتقال به كلانتري در تهرانپارس يكشنبه 31 خرداد به دلايل نامعلوم در كلانتري به شهادت رسيد پزشكي قانوني علت مرگ وي را نامشخص اعلام كرده اما خانواده وي معتقدند به علت ضربات باتوم در كلانتري به شهادت رسيده وي 4 تيردر قطعه 257 به خاك سپرده شد.

8- واحد اكبري 34 ساله شغل ازاد و متاهل داراي يك دختر 3 ساله در شنبه 30 خرداد به دليل اصابت گلوله به پهلو در خيابان ونك به شهادت رسيد و سه شنبه 2 تير در قطعه 261 به خاك سپرده شد.

9- ابوالفضل عبدالهي 21 ساله فوق ديپلم برق 30 خرداد در مقابل دانشگاه صنعتي شريف به دليل اصابت گلوله به پشت سربه شهادت رسيد و سه شنبه 2 تير در قطعه 248 به خاك سپرده شد.

10- سالار طهماسبي 27 ساله دانشجوي كارشناسي مديريت بازرگاني رشت شنبه 30 خرداد در خيابان جمهوري به دليل اصابت گلوله به پيشاني به شهادت رسيد ودوشنبه 2 تير در قطعه 254 به خاك سپرده شد.

11- فهيمه سلحشور 25 ساله ديپلم يكشنبه 24 خرداد به دليل اصابت باتوم به سر و خونريزي داخلي در ميدان ولي عصر بعد از انتقال به بيمارستان در تاريخ 25 خرداد به شهادت رسيد و 27 خرداد در قطعه 266 به خاك سپرده شد.

12- وحيد رضا طباطبايي 29 ساله ليسانس زبان انگليسي چهارشنبه 3 تير در بهارستان به دليل اصابت گلوله به سر به شهادت رسيد و 6 تير در قطعه 308 به خاك سپرده شد.

چنانچه در توضیات اسامی مشاهده می نمایید بضی از شهدای جانباختۀ راه آزادی مردم ایران زیر شکنجه جان باختند.
مامورین وزارت اطلاعات همچنین خانواده های جانباختگان را تحت فشار قرار داده اند که از آوردن عکس بر سر آرامگاه آنها باید خوداری کنند.
کشتار اخیر مردم ایران بی شک که یک جنایت علیه بشریت محسوب می بشود و برای پیشگیری از اینگونه جنایتها می بایست مراجع بین المللی برای رسیدگی به جنایتهایی که در هفته های اخیر روی داده و در زندانها همچنان ادامه دارد یک هیئت تحقیق بین المللی به ایران ارسال نماید و آمرین و عاملین آن را تحت تعقیب بین المللی قرار دهد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ضمن محکوم کردن کشتار مردم ایران ،از دبیر کل سازمان ملل و سایر مراجع بین المللی خواستار تشکیل یک هیذت تحقیق بین المللی برای رسیدگی به جنایتهای که علیه مردم ایران روا داشته شده می باشد .
12 تیر 1388 برابر با 3 ژولای 2009

اسامی جانباختگان به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر



۱۳۸۸ تیر ۱۰, چهارشنبه

مراسم ختم كيانوش آسا

6 مراسم ختم كيانوش آسا


مراسم ختم كيانوش آسا، از دانشجويان كشته شده طی وقايع اخير، در كرمانشاه برگزار شد

نوشته شده توسط مدیر کردانه‌
سه شنبه ، 9 تیر 1388
کردانه: مردم کرمانشاه و دوستان شهید آسا امروز در یک مراسم باشکوه، یاد و نام او را گرامی داشتند ،گزارش و عکس مراسم شهید کیانوش آسا

خبرگزاری ديده‌بان حقوق بشر كردستان: مراسم ختم كيانوش آسا دانشجوی نخبه‌ی كُرد يارسان كه طی وقايع اخير پس از انتخابات رياست جمهوری در جريان يكی از تجمعات اعتراضی در تهران كشته شده بود عصر امروز از سوی خانواده وی در كرمانشاه برگزار شد.در اين مراسم كه جمعيتی بالغ بر شش هزار نفر از خويشاوندان خانواده آسا، وابستگان طوايف سنجابی و گوران، شهروندان كرمانشاهی، جامعه‌ی اهل حق (يارسان)، دانشجويان و اساتيد دانشگاه علم و صنعت تهران و رازی كرمانشاه، فعالان سياسی و مدنی استان در آن حضور يافتند، دكتر اشرفی زاده استاد كيانوش در دانشگاه علم و صنعت تهران به سخنرانی پرداخت.وی با ابراز تأسف شديد از جان باختن كيانوش آسا، خود و جامعه‌ی دانشگاهی و علمی كشور را شريك در غم و عزای خانواده، دوستان و هم‌شهريان اين دانشجوی شهيد دانست. دكتر اشرفی زاده در حالی كه شديداً تحت تأثير فضای مراسم و به ويژه سوگواری مادر كيانوش قرار گرفته بود خطاب به حاضرين گفت: كيانوش نه تنها به لحاظ علمی در رشته‌ی تحصيلی خود يك نخبه محسوب می‌شد بلكه رفتار و منش وی نيز در محيط دانشگاه در بين اساتيد و دانشجويان زبانزد بود و آن‌چه بيش از پيش ما را در غم فقدان وی ناراحت می‌كند همين دانش علمی و اخلاق نيكوی اوست.مراسم ترحيم كيانوش آسا در حالی پايان گرفت كه جمعيتی حدود دو هزار نفر از شركت كنندگان با در دست داشتن شاخه‌های گل و بالا بردن عكس‌های كيانوش، خانواده وی را از درب تالار محل برگزاری مراسم واقع در چهارراه شير و خورشيد، در مسير خيابان منتهی به ميدان مصدق تا درب منزل ايشان همراهی نمودند.هر چند اين مراسم و نيز راهپيمايی پس از آن، بدون شعار و در سكوت كامل برگزار شد اما حضور مأموران انتظامی و امنيتی در اطراف محل برگزاری مراسم و در مسير راهپيمايی مشهود بود، اگر چه هيچ گونه برخوردی با شركت كنندگان و راهپيمايان صورت نگرفت.گفته می‌شود كيانوش آسا دانشجوی ترم آخر كارشناسی ارشد رشته‌ی پتروشيمی و از نخبگان دانشگاه علم و صنعت ايران در جريان تظاهرات روز دوشنبه 25 خرداد ماه 1388 ميدان آزادی تهران در اثر اصابت گلوله توسط افراد موسوم به لباس شخصی جان خود را از دست داده است. خانواده وی در پی روزها بی‌خبری از وضعيت كيانوش با مراجعه به بيمارستان‌ها و پزشكی قانونی تهران پس از چندين روز سرگردانی نهايتاً موفق به شناسايی جسد و تحويل آن جهت تشيع و خاكسپاری در كرمانشاه شدند. طی روزهای اخير چندين مراسم سوگواری و راهپيمايی‌های ‌اعتراضی برای كيانوش آسا و در واكنش به قتل وی از سوی دوستان و هم‌دانشگاهیانش در صحن عمومی دانشگاه علم و صنعت و در محل خوابگاه‌ها برگزار شده است و امروز نيز بنا بر اعلام دكتر اشرفی زاده استاد كيانوش آسا در دانشگاه علم و صنعت هم‌زمان با مراسم ختم وی در كرمانشاه همچنان برگزاری مراسم‌های مشابه در دانشگاه علم و صنعت ادامه دارد.

سه‌شنبه 9 تير 1388








RSS

چاپ کردن/Print