۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه
۱۳۸۸ آذر ۱۳, جمعه
۱۳۸۸ آذر ۸, یکشنبه
۱۳۸۸ آبان ۳۰, شنبه
۱۳۸۸ آبان ۲۶, سهشنبه
۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه
تیم اعدام در کردستان
تیم اعدام در کردستان اهداف تازه ای را دنبال می کند
یک منبع آگاه و مستقل که با کمپین حمایت از زندانیان سیاسی و مدنی در ارتباط است در تماسی اعلام کرد تیم ویژه اعدام اعزامی از تهران هم اکنون در سنندج به سر می برد و قرار است که فردا شنبه، 24 آبان ماه این تیم به همراه گروسی، رییس دادگستری استان کردستان به سقز بروند.
شایان ذکر است که این تیم و رییس دادگستری احتمالا به منظور اجرای حکم اعدام شیرکو معارفی به سقر سفر خواهند کرد.
شیرکو معارفی روز پنج شنبه ساعت شش عصر به سلول انفرادی در بند اجرای احکام زندان سقز منتقل شده است.
وی سال گذشته در حومه سقز دستگیر و بعد از طی کردن مراحل سنگین بازجویی و شکنجه های طاقت فرسا در یک دادگاه کاملا فرمایشی و چند دقیقه ای به اعدام محکوم شد.
دادگاه تجدید نظر شیرکو نیز به اعتراض های وی و وکیل قانونی اش توجهی نکرد تا این که این حکم در دیوان عالی کشور نیز تایید شد.
از این رو بیم آن می رود که با وجود تیم ویژه اعدام در مرکز استان و خارج نشدن آنان از سنندج، اعدام ها در این استان وارد فاز تازه ای شده و گستردگی بی سابقه ای به خود بگیرد.
در این صورت تمامی اخبار تایید نشده ای که چندی پیش پیرامون دستور صریح دادستان کل کشور به گروسی ، مبنی بر اجرای تمامی احکام اعدام در کردستان وجود داشت، رنگ حقیقت به خود خواهد گرفت.
۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه
۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبه
۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه
۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه
هویت یکی دیگر از دانشجویان جان باخته
یک منبع موثق به نقل از یکی از بستگان نزدیک شهید نادریپور خبر داد: وی که از دانشجویان فعال قبل و بعد از انتخابات اخیر ریاستجمهوری بود، ساعت هفت بعد از ظهر دهم تیر ماه گذشته پس از خارج شدن از جلسهی امتحان و سوار شدن بر خودرو پراید شخصی خود، بعد از خروج از دانشکده به وسیلهی افراد لباس شخصی ربوده میشود.
این منبع موثق که خواست نامش فاش نشود، افزود: خواهر نادریپور که خود دانشجوی دانشگاه زاهدان است، همان شب طبق معمول با تلفن همراه برادرش تماس میگیرد و متوجه میشود که او گوشی را برنمیدارد. روز بعد نیز دوباره تلاش میکند، اما باز موفق نمیشود. از این رو موضوع را به پدر و مادرش که ساکن روستای "خبر" از توابع شهرستان "بافت" کرمان هستند، اطلاع میدهد.
وی گفت که 48 ساعت پس از ربودن نادریپور، جسد وی درون خودروی وی در گوشهای از شهر سیرجان پیدا میشود، در حالی که قاتل یا قاتلان نه تنها خودروی او را همراه خود نمیبرند، که حتی دستبردی هم به پخش خودرو، کارت شناسایی، کارت سوخت و مقداری پول نقد که همراه شهید مذکور بوده، نمیزنند و این نشان میدهد که انگیزهی قتل کاملا سیاسی بوده و به فعالیت اعتراضی او پس از انتخابات ربط داشته است.
این منبع موثق خبر همچنین به نقل از دوستان و اعضای خانوادهی شهید نادریپور اضافه کرد که وی از جوانان سالم و با صداقت روستا و از دانشجویان خوشنام و متعهد دانشکدهی مهندسی سیرجان بوده و با هیچ شخصی مشکل و نزاع نداشته است؛ نه خودش و نه خانوادهاش.
به گفتهی این منبع، جسد نادریپور پس از انتقال به پزشکی قانونی، کالبدشکافی شده و علت قتل، «ضربهی محکم به پشت سر» اعلام شده است. اما پس از آن، ادارهی آگاهی شهرستان از خانوادهی شهید خواستهاند که فورا جسد را دفن کنند.
این منبع موثق که خود جسد را پیش از کالبدشکافی و دفن از نزدیک دیده است، خاطرنشان کرد که حتی پیراهن نادریپور هم پاره نشده بود و این امر نشان میدهد که او با قاتل یا قاتلانش درگیر نشده و مقاومت نکرده است. لذا اگر انگیزهی قتل، شخصی بود، مقتول از خود واکنش و مقاومت نشان میداد.
به گفتهی این منبع، پس از کالبدشکافی، ماموران انتظامی پیش از تحویل جسد نادریپور، لباسهای او و نیز پتوی روی جسد را سوزاندهاند تا اثری بر جا نماند. همچنین پس از بازدید از خودروی شهید، معلوم میشود که قاتل یا قاتلان پوشش لاستیکی روی فرمان و روی دندهی خودرو را برداشتهاند تا اثر انگشت از خود باقی نگذارند.
وی که در مراسم تدفین نادریپور در زادگاهش در روستای "خبر" شهرستان بافت کرمان حضور داشته است، یادآور شد که عدهای از افراد لباس شخصی و مشکوک و ناشناس که بهنظر می رسد از نیروهای امنیتی بودهاند، در مراسم شرکت داشتند و اوضاع را از نزدیک کنترل میکردند.
منبع خبر اضافه کرد که خانوادهی مرحوم نادریپور از ترس اینکه ممکن است دیگر اعضای خانوادهشان، به خصوص دختر دانشجوی آنها که در زاهدان است، ربوده شوند، سکوت کردند. اما اکنون خواستار اطلاع رسانی نحوهی کشته شدن فرزندشان هستند.
۱۳۸۸ شهریور ۱۳, جمعه
شکنجه دانشجوی محروم از تحصیل / به همراه تصاویر
امید گلباز دانشجوی محروم از تحصیل رشته فلسفه دانشکده الهیات دانش گاه فردوسی است که در 23 تیرماه 1384 در میدان ونک تهران از سوی ماموران امنیتی همراه با استفاده از اسپری فلفل و ضربوشتم شدید بازداشت و به بازداشتگاهی منتقل شد که همچنان برایاش مجهول است
گلباز در طول دورهی بازداشت دچار شکستهگی انگشتان که بر اثر ضربات با باتوم و حتا بریدهگی و قطع یک بند از انگشت وی که در بازداشتگاه بی نام و نشان و در لابهلای درب های آهنین آن صورت گرفته، شده است. همچنین مواردی از خونریزیهای داخلی وی اعم از خونریزی معده و پاره شدن مویرگهای مثانه و همچنین ضرب دیدهگی شدید از ناحیه کمر و شکستهگی یکی از دندانها پس از معاینههای دکت تایید شده که حاکی از شکنجههای طاقتفرسا و وحشیانه صورت گرفته بروی وی در زندان است.
در تمام طول بازجوئیها چشم بند به چشم زندانی بوده و بازجوها که نقابی سیاه به چهره داشتهاند یکدیگر را حاجی یا علوی خطاب میکردهاند.
پس از انتقال به اوین حتا پس از یک هفته پس از شکستهگی سر و صورت و انگشتان اجازه انتقال به بهداری و ملاقات با پزشک ابن دانشجوی محروم از تحصیل داده نشده است.
بارها در ساعات مختلف شبانه روز و در شرایط بسیار سخت و دشوار از لحاظ روانی و بیخوابی وی تحت فشار و شکنجه و ضرب و شتم و توهینهای بسیار رکیک بوده و به طور مدام تهدید به شکنجههای شدیدتر حتا عریان کرد زندانی و تجاوز جنسی میشده است. تهدید به کشانیدن پای دوستان و خوانواده به بازجویی در صورت همکاری نکردن با بازجویان و اعتراف نکردن به موارد مطروحه از دیگر فشارهای وارد بر گلباز بوده است.
ارتباط و مراودات با محافل بیگانه، اقدام علیه امنیت ملی، سرکردهگی اغتشاشات و تخریب اموال عمومی محاربه با خدا و... از جمله اتهامهای مطروحه در پروندهی امید گلباز اعلام شده است.
وی هماکنون با قرار وثیقهی 50 میلیونی توانسته است از زندان مرخصی استعلاجی گرفته و مشغول درمان خود است.
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
قبل از زندان
۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه
مورد مرگ مشكوك یک دانشجوی دیگر، محمد جواد پرنداخ
خبر اصلاحی و تكميلی در مورد مرگ مشكوك دانشجوی كُرد، محمد جواد پرنداخ 28/08/2009
خبر اصلاحی و تكميلی در مورد مرگ مشكوك دانشجوی كُرد، محمد جواد پرنداخ
خبرگزاری ديدهبان حقوق بشر كردستان: پيرو انتشار خبر روز گذشته پيرامون جان باختن محمد جواد پرنداخ دانشجوی كُرد طی وقايع اخير، خبر مزبور پس از دستيابی به منابع موثق به اين شكل تصحيح و تكميل میگردد.
محمد جواد پرنداخ متولد 1365 در شهر گيلان غرب استان كرمانشاه دانشجوی مهندسی پتروشيمی دانشگاه صنعتی اصفهان پس از شركت در تجمعات دانشجويان دانشگاه اصفهان در اعتراض به نتايج دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری به منزل خود در گيلان غرب باز میگردد و پس از چند روز از طرف اداره اطلاعات اين شهر احضار و به تأمين وثيقهی 30 ميليون تومانی تا زمان بازگشت به اصفهان و مراجعه به اداره اطلاعات اين شهر مكلف میگردد.
محمد جواد پرنداخ در وقت مقرر شده همراه با يكی از اعضای خانواده خود به اصفهان مراجعت كرده و طی دو روز متوالی در اداره اطلاعات اين شهر حاضر و مورد بازجويی قرار میگيرد. نامبرده پس از دو روز بازجويی صبح روز سوم به قصد حضور مجدد در اداره اطلاعات و پس از آن مراجعه به دادگاه جهت انجام مرحلهی بازپرسی كه وقت آن برای وی تعيين شده منزل را ترك مینمايد. اما متأسفانه حوالی ظهر همان روز جسد وی در زير يكی از پلهای شهر اصفهان يافته میشود.
پزشكی قانونی اصفهان علت مرگ اين دانشجوی كُرد را برخورد جسم سخت به جمجمه عنوان نموده است. كشته شدن محمد جواد پرنداخ، با توجه به عدم شناسايی قاتل و مشكوك بودن نحوه قتل برای خانواده وی مبهم میباشد و همزمانی آن با مراجعات مكرر نامبرده به نهادهای امنيتی طی روزهای اخير و در همان روز واقعه بر اين تشكيك و ابهام افزوده است.
گفتنیست مراسم خاكسپاری محمد جواد پرنداخ ظهر روز پنجشنبه پنجم شهريور ماه در شهر گيلان غرب استان كرمانشاه با حضور گسترده مردم اين شهر برگزار گرديد و مراسم ختم وی نيز طی امروز و فردا در منزل شخصیشان برگزار خواهد شد.
جمعه 6 شهريور 1388
۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه
؛ فراخوان به تظاهرات در میدان شهدا (میدان ژاله)17 شهریور
وحدت عمل و فراخوان به تجمع
از فرداي انتخابات مردم با حضور در خيابانها (تجمع ميليوني مردم در 25 خرداد) خواهان پس گيري راي خود شدند ولي مامورران دستگاه حاكميت اين تجمع آرام مردم را تاب نياورد و رهبر حكومت نيز با سخنراني خود در نماز جمعه 29 خرداد ضمن تاييد انتخابات و تهديد آشكار مردم، چهره زشت خود را نشان داد. و فرداي آن روز مردم را در تهران و چند شهر ديگر به خاک و خون كشيدند. پس از آن مردم به خواسته هاي حداقلي بسنده نكرده و با شعار مرگ بر خامنه اي و به مرور با طرح شعار زيبا و بجاي استقلال آزادي جمهوري ايراني در روز 8 مرداد خواستار بازگشت به هويت ايراني و كشوري بدون دخالت مذهب در سياست شدند. حال وظيفه تک تک ما ايرانياني كه به فكر ايراني آباد و آزاد و به دور از تعصبات ديني و قومي هستند اين است كه با مردمي كه در خيابانها هستند همراه و همگام شويم و تا نابودي كامل رژيم از پاي ننشينيم.
بزرگترین اجتماع و تظاهرات و راهپیمایی
17 شهریور 1388
یاد آوری 17 شهریور زمان انقلاب
میدان شهدا تهران یا میدان ژاله سابق
از همین امروز شروع کنیم به تبلیغ برای تظاهرات 17 شهریور در میدان شهدا تهران
از سرتاسر ایران به تهران بیایید
سعی کنیم بزرگ ترین تجمع و تظاهرات را داشته باشیم
این خبر را به همگان برسانید
محل های شروع راهپیمایی :
میدان خراسان به سمت میدان شهدا ساعت 17
میدان امام حسین به سمت میدان شهدا ساعت 17
میدان بهارستان به سمت میدان شهدا ساعت 17
خیابان پیروزی چهار راه کوکاکولا به سمت میدان شهدا ساعت 17
میدان انقلاب به سمت میدان شهدا ساعت 17
از همین امروز اطلاع رسانی را شروع کنید
به امید آنکه زودتر پیروز شویم
۱۳۸۸ شهریور ۱, یکشنبه
آیا ستونهای کج شده جمهوری اسلامی افقی خواهند شد؟
جهانگیر حاتمی
معادله چند صد مجهولیِ قدرت در ایران، چنان کلاف سر در گمی ایجاد کرده که تحلیل آینده را بسیار دشوار و پیچیده نموده است.بقول فوکویاما: با چه جانورِعجیبی رو برو هستیم؟ دانشمندان علوم سیاسی، جمهوری اسلامی ایران را یک نوع جدید ی از رژیمهای "استبدادی انتخاباتی" طبقه بندی میکنند، که مشروعیت خود را نه از مردم ،بلکه از خدا میداند. حکومتی که قانون اساسی آن ملغمه ای غریب از عناصر حکومت استبدادی ، حکومت دینی و مردم سالاری است، قانونی مملوَ از تناقضات که بندهای نسبتا" دموکراتیکِ آن توسط قوانینِ دیگر موجود در آن محدود و مشروط میگردند.
با همه این اوصاف و علیرغم پیچیدگیهای منحصر به فرد این نظام،روند اعتراضات اخیر مردم ایران که ناشی از بغضی سی ساله از عملکرد سردمداران نظام جمهوری اسلامی بود و به بهانه ابهامات متعدد درباره انتخابات ریاست جمهوری و صحت نتایج آن ابراز گردید و مشروعیت حاکمیت را با چالشی جدی روبرو ساخت, جامعه جهانی این پروسه را ریز بینانه میپاید.
آنچه مسلم است شکافی عمیق بین حاکمیت و مردم ایجاد شده که امکان پر کردن آن با ملاتی که قدرت، با استفاده از مصالح ناهمگونی که بکار میبرد بعید بنظر میرسد.مصالحی از جنس سرکوب، خشونت و کشتار خیابانی گرفته تا زندان و شکنجه و توهین و تجاوز و دادگاههای استالینی . که نتیجه ای جز واگرایی خواسته های مردم و حاکمیت نامشروع آنها بدنبال نداشته.
هر چند در طول این سی سال شاهد نارضایتیهای عمومی از عملکرد رژیم در داخل کشور بوده ایم، اما در این جریانات اخیر،شاهد یک نوع بازی کردن با خون که همواره شرط مقاومت در مقابل استبداد و دیکتاتوری بوده هستیم. مردمی به ستوه آمده که سالهاست شاهد تزریق اجباری اهداف و اید ؤلوژیهای واپسگرایانه نظام حاکم بوده اند،
هر چند این شکاف نیز به سران رژیم بیش از هر زمان دیگری سرایت کرده و اختلافات و تنش های بسیار عمیقی را بین آنها ایجاد نموده، اما توجه به این نکته حایز اهمیت است که شکاف بین سران از اختلافات و دعواهای جناحی گذشته و به یک چالش جدَی ملی و فراجناحی تبدیل گشته، هر چند اتکاء جناح انحصار طلب وسرکوبگر به قدرت نظامی و پول نفت و بخشی از اقشار منتفع ممکن است پروسه تغییر حاکمیت را از نظر زمانی با تأخیر مواجه سازد، اما سرانجام برگ برنده از آنِ این بغض های فروخفته و اخیرا" شکفته است. و بنظر میرسد یک همخوانی و انسجام درونی بین اختلافات سران نظام وجنسِ جنبش وجود دارد که هر دو نه در پی اصلاح بلکه در پی تغییر هستند.
و هر چند این تفکر جزء اجزاء لاینفک لایه های قدرت حاکم و خصلت تمامی دیکتاتوریهاست که مماشات با مردم وبه هر نحوی عقب نشینی از مواضع سرکوبگرانه خود به قیمت از دست دادن تخت و تاج و یک نوع انتحار سیاسی قلمداد میگردد. اما آنچه مسلم است افول قدرت از آن چیزی که نظام ولایت فقیه فکرش را میکند سریعتر اتفاق می افتد و شواهد و قراین موجود از برگشت ناپذیر بودن این روند حکایت دارند.
۱۳۸۸ مرداد ۲۹, پنجشنبه
اسامی شمار دیگری از بازداشت شدگان هفته های اخیر
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از مقابل زندان و دادگاه انقلاب تعداد بیشتری از خانواده های دستگیر شدگان به اعتصاب غذا پیوستند و همچنین به تجمعات اعتراضی خود ادامه دادند و خواستار آزادی عزیزان در بند شدند.
روز چهارشنبه 28 مرداد حدود 150 نفر از خانواده ها كه تعدادي از آنها مسن و در اعتصاب غذا بسر مي برند در مقابل دادگاه انقلاب به انتظار روشن شدن وضعيت عزيزانشان تجمع كردند.خانواده ها كه از يك طرف از سرگرداني و بلاتكليفي و عدم اطلاع از وضعيت عزيزانشان و از طرف ديگر با شنيدن خبرهاي شكنجه كه حتي هنگام تعريف كردن و گوش دادن به آنها اشك مي ريزند و بدنشان شروع به لرزيدن مي كند (مانند عبور بازداشت شده ها از دالان باتون ، مشت و لگد زدن به نقاط حساس بدن آنها ، دادن شوك برقي به آنها ، گرسنه نگه داشتن آنها ، عدم استفاده از سرويس هاي بهداشتي در ساعاتي از شبانه روز ، مورد تحقیر قرار دادن آنها، تهديد به تجاوزهاي جنسي و حتي مورد تجاوز جنسي قرار دادن و موارد متعدد دیگر) به شدت عصباني و نگران برگزاري دادگاه هاي فرمايشي و وارد كردن اتهامات بي اساس و محاكمه عزيزان خود و وضعيت سلامت جسمي و روحي آنها هستند. با شدت و خشم هر چه تمام تر خامنه اي و احمدي نژاد را به باد فحش و ناسزا و نفرين مي گيرند و هر از گاهي مادري فرياد مي زد كه فرزندم را آزاد كنيد .چه بلايي بر سر آنها مي آوريد.خدا تقاص اين روزها را از شما مي گيرد كه نیروهای سرکوبگر به طرف آنها مي رفتند تا آنها را وادار به سكوت كنند.
از طرفي اسامي تعدادي از بازداشت شده هاي روز دوشنبه 26 مرداد ماه به تاييد دادگاه انقلاب و زندان اوين نرسيده كه خانواده هاي آنها نيز نگران وضعيت عزيزان خود هستند
هچنین تعداد زیادی از خانواده ها نيز در مقابل درب دژباني زندان اوين تجمع كردند و همگي خواهان آزادي عزيزانشان بودند.
لیست جدیدی از اسامی دستگیر شدگان اخیر جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد؛
1- محسن فيروزي 23 ساله دانشجوي ارتباطات دوشنبه 26 مرداد در كريم خان بازداشت و محل نگهداري وي نامشخص
2- اميرعلي اسفندياري 26 ساله دوشنبه 26 مرداد در نزديكي دفتر روزنامه اعتماد در كريم خان بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
3- كيوان محمدي 22 ساله دانشجو چهارشنبه 14 مرداد در بهارستان بازداشت و به اوين منتقل شده
4-بهرام عابديني 21 ساله دانشجوي عمران دوشنبه 12 مرداد در ونك توسط لباس شخصي ها بازداشت و به اوين منتقل شده
5- محمد گواهي 25 ساله دانشجوي زبان انگليسي پنجشنبه 8 مرداد در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
6- فرامرز جلالي كهن زاد 29 ساله جمعه 26 تير در انقلاب بازداشت به كلانتري 148 منتقل و سپس به اوين منتقل شده
7- آرش اميني 28 ساله جمعه 26 تير بازداشت و به اوين منتقل شده
8- علي رضواني 27 ساله ليسانس نرم افزار جمعه 26 تير در فلسطين بازداشت و به اوين منتقل شده
9- حامد حسن زاده 27 ساله ليسانس علوم دامي پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
10- مرتضي قاضي پور 30 ساله ليسانس عمران و شاغل پنجشنبه 18 تير در امير آباد در حاليكه مورد ضرب و شتم نيروهاي گارد قرار مي گرفت بازداشت و بعد از دو روز به اوين منتقل شده محل نگهداري وي در دو روز اول بازداشت نامشخص
11- فريد فتحعلي 32 ساله ليسانس برنامه نويسي پنجشنبه 18 تير در انقلاب با يورش به منزل وي بازداشت و به اوين منتقل شده
12- صمد سلطاني نژاد 36 ساله شغل آزاد پنجشنبه 18 تير در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده
13- عليرضا داورپناه 24 ساله فوق ديپلم فني شنبه 30 خرداد در يادگار امام بازداشت و به اوين منتقل شده
14- سيد محمد حسيني 24 ساله شغل آزاد دوشنبه 25 خرداد در انقلاب بازداشت و به آگاهي شاپور منتقل سپس به اوين منتقل شده
علاوه بر خانواده هايي كه در روزهاي قبل دست به اعتصاب غذا زده اند اسامي تعداد ديگري از خانواده ها كه دست به اعتصاب غذا زده اند اعلام می گردد که عبارتند از:
ناهيد عسگري مقدم 57 ساله مادر حامد حسن زاده كه پنجشنبه 18 تير بازداشت شده از دوشنبه 26 مرداد دست به اعتصاب غذا زده
گيتي فتحي 52 ساله و قاسم اسماعيلي 59 ساله مادر و پدر مصطفي اسماعيلي كه جمعه 26 تير بازداشت شده از سه شنبه 27 مرداد دست به اعتصاب غذا زده اند
ثريا شباني 62 ساله يك بار سكته قلبي كرده مادر عبدالحميد بيگي كه شنبه 30 خرداد بازداشت شده از يكشنبه 25 مرداد دست به اعتصاب غذا زده
همزمان با اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در زندان اوین ،تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین در حال اعتصاب غذا بسر می برند که تعدادی از آنها سالخورده و دچار ناراحتی جسمی هستند و با اعتصاب غذا و به خطر انداختن جان خود سعی دارند عزیزان خود را از دست شکنجه گران و جنایتکاران علیه بشریت مانند سعید مرتضوی،حسن زارع دهنوی و صلواتی تحت نام قاضی و برگزار کننده دادگاه نمایشی که اوامر ولی فقیه علی خامنه ای را به اجرا در می آورند رها کنند. لازم است که جوانان به حمایت از آنها برخیزند و نوید دهندگان آزادی را تنها نگذارند و از آنها و خواسته هایشان دفاع کنند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،دستگیری، شکنجه ،ادامه بازداشت زندانیان سیاسی ،بی اطلاع نگه داشتن خانواده ها و تحت فشارهای مختلف قرار دادن آنها را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار مداخله برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران است.
28 مرداد 1388 برابر با 19 اگوست 2008
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر
۱۳۸۸ مرداد ۲۴, شنبه
فردا در تهران در حمایت از کروبی
۱۳۸۸ مرداد ۲۱, چهارشنبه
تصاویری از بند 209 زندان اوین به همراه اطلاعاتی از
خبرگزاری هرانا : تصاویری از درون سلول و راهروهای بند امنیتی 209 زندان اوین که هم اکنون در اختیار وزارت اطلاعات است، برگرفته شده از منتشرات آیت الله هاشمی رفسنجانی را در ذیل مشاهده می نمایید.
هر چند تغییرات صورت گرفته در این بند که محل نگهداری هزاران زندانی عقیدتی در طی سه دهه پس از انقلاب بوده بسیار اندک است اما برای کسب اطلاعات و شناخت بیشتر، کتابچه "از بازداشتگاه تا بازداشتگاه" مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران که حدود یکسال پیش انتشار یافت و در آن به بررسی 14 بازداشتگاه مخفی یا ناشناخته در شهر تهران می پردازد را با کلیک بر روی تصویر، دانلود و مطالعه کنید. (کروکی بازداشتگاهها ، ترسیم فضای داخلی و نهاد مدیریتی آن به همراه سایر اطلاعات مورد نیاز)
اینجا را کلیک کنید برای خواندن کتابچه "از بازداشتگاه تا بازداشتگاه
در همین رابطه و حسب نیاز افکار عمومی برای شناخت بیشتر نسبت به بازداشتگاه کهریزک، جزوه مجموعه به نام "پشت پرده امنیت اجتماعی" منتشره سال 86 که به بررسی این بازداشتگاه غیرقانونی و به خصوص اولین قربانیان آن می پردازد را دانلود و مطالعه کنید.
اینجا را کلیک کنید برای خواندن جزوه مجموعه به نام "پشت پرده امنیت اجتماعی
۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه
ادامه اعتراضات شبانه در تهران
ادامه اعتراضات شبانه علیه دیکتاتوری ولی فقیه
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارش رسیده از مناطق مختلف تهران،مردم تهران بر بام منازل ،در کوچه ها و خیابانهای فرعی حاضر شدند و به اعتراضات شبانه خود علیه دیکتاتوری حاکم ادامه دادند و همچین اقدام به سر دادن شعار مرگ بر دیکتاتور و بانگ الله اکبر نمودند.
مردم تهران امشب 18 مرداد ماه بر بام منازل ، در کوچه ها و خیابانهای فرعی قرار گرفتند و با شعارهای خود رای و نظر خود را همانند شبهای دیگر بر نفی کامل دیکتاتوری ولی فقیه حاکم که با فریادیها رسا و بلند خود بیان کردند.آنها از ساعت 22:00 تا ساعت 22:30 اقدام به سر دادن بانگ الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور نمودند.
اکثر مناطق در حرکت اعتراضی شبانه شرکت داشتند که از جملۀ آنها می توان مناطق زیر را نام برد؛ تهران پارس ، تجريش ،مير داماد ،سيد خندان ،ونك ،شمس آباد صادقيه ،آزادي
شدت اعتراضات در مير داماد و تجريش بيشتر از ديگر مناطق تهران بود.
نیروهای سرکوبگر در بعضی از مناطق سوار بر موتوارهای خود گشت می زدند . مردم با دیدن آنها بر شدت اعتراضات خود می افزودند.
18 مرداد 1388 برابر با 09 اگوست 2009
۱۳۸۸ مرداد ۱۶, جمعه
بار دیگراعتراضات شبانه مردم تهران به خیابانها کشیده شده
به رغم حضور گسترده نيروهای امنيتی و ضد شورش در تهران، ۵۵ روز پس از انتخابات، پايتخت ايران همچنان شاهد تجمع های اعتراضی است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
امشب صداي الله اكبر و به دنبال آن مرگ بر ديكتاتور در اكثر كوچه ها و خيابان ها و پشت بام ها طنين انداز شد.
امشب مردم زيادي كه به بهانه جشن نيمه شعبان به خيابان ها آمده بودند به خصوص درخيابان هاي منتهي به آزادي و جمهوري و اسكندري ،صادقيه ،پونك ،ستارخان از ساعت 22 به صورت محله به محله در دسته هاي چند صد نفري به خيابان هاي اصلي مي آمدند و در حالي كه دست خود را به نشانه پيروزي بالا گرفته بودند شروع به سر دادن شعار الله اكبر و به دنبال آن مرگ بر ديكتاتور كردند.
از آنجايي كه نيروهاي سركوبگر در ميدان ها و خيابان هاي اصلي مستقر شده بودند با اين حركت مردم جلوي هر گونه واكنش نيروهاي بسيجي و لباس شخصي براي جلوگيري از تجمع را گرفتند.
مردم نيز با ديدن اين صحنه تعدادي به خيابان مي آمدند و به جمع معترضين مي پيوستند و عده اي هم در پشت بام ها و تعدادي با بوق زدن در خيابان با آنها همراهي مي كردند.
اين اعتراضات تا ساعت 22:35 ادمه داشت كه در نهايت جمعيت با حضور نيروهاي سركوبگر متفرق شدند.
صداي شعارهاي مردم در پشت بام ها در مناطق مير داماد ،سيد خندان ،تجريش ،تهران پارس، جنت آباد ،ونك ،هفت تير ، فاطمي ،مطهري ،شوش ،مولوي تاساعت 22:30 شنيده می شد.
۱۳۸۸ مرداد ۱۵, پنجشنبه
فراخوان به ادامه تظاهرات در بازار تهران
وبلاگ هموطن برخیز
فراخوان عمومی خرید سبز ! چهارشنبه 21 مرداد ماه سبزها برای خرید به بازار خواهند رفت!
امروز ناخواسته با تجربه ای که از بازار بدست آوردیم به ایده ای جالب رسیدیم . امروز بازار نشان داد که بهترین جا برای اعتراض است . حمایت بازاریان جوان از جنبش . محدود بودن نیروهای سرکوبگر برای برخورد با مردمی که برای خرید آمده اند . بهترین مکان برای تظاهرات برق آسا در داخل بازار توسط مردم و سر در گمی نیروهای سرکوبگر . و در نهایت اگر جلوی مردم را برای ورود به بازار مانند خیابانها بگیرند خودتان پاسخ دهید چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ پس تا میتوانید اطلاع رسانی کنید . از چهارشنبه بازار را سبز خواهیم کرد . مطمئن باشید این ایده (( خرید سبز )) بدترین ضربه ممکن به کودتاگران است که فکرش را هم نمیکردند . شما خودتان را جای کودتاچیان بگذارید و راهی برای مقابله با آن پیدا کنید ؟ پس این بهترین ایده ممکن است هیچوقت گاز اشک آور در بازار نمیزنند / هیچوقت موتور سواران دسته جمعی وارد بازار نمیشوند / جمعیت را نمیتوان متفرق کرد / در صورتی که مردم را از بازار اخراج کنند همه این کار را انجام خواهیم داد ! / در ضمن قرار هم نیست که حتما خرید کنیم / امکان دستگیری مردم در داخل بازار خیلی کم است چون انتقال دستگیر شدگان احتمالی بعلت تراکم زیاد سبزها به خارج از بازار واکنش شدید مردم را بدنبال خواهد داشت همانطور که در تظاهرات خیابانی تجربه کرده ایم بیشتر بازداشتهای انجام شده در حضور نیروهای مردمی ناکام مانده و اکثر بازداشتهای انجام شده در زمانی صورت گرفته که تعداد آنها نسبت به جمعیت غالب بوده در ضمن این رو هم فراموش نکنیم که ورود مینی بوس و ون های نیروهای سرکوبگر به داخل بازار امکان پذیر نیست / این حرکت سردرگمی در بین کودتاگران به وجود خواهد آورد و در نهایت استمرار این حرکت باعث … ( بازم خودتون بگید ) پس همه با هم چهارشنبه 21 مرداد ماه سبزها برای خرید به بازار خواهند رفت!
۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه
به این نوجوان 12 ساله رحم نکردنند به که می خواهند رحم کنند
پنجشنبه گذشته عليرضا همراه با پدرش براي شركت در چهلم شهداي سركوب اخير به بهشت ندا رفته بودن در هنگام بازگشت لحظه اي دست عليرضا از دست پدرش جدا مي شود ، در اين هنگام دست او از زندگي كوتاه مي شود عليرضا بر اثر اصابت ضربه ي باتوم كه به سرش خورد دچار خونريزي مغزي شد و به شهادت رسيد روحش شاد عليرضا فقط ۱۲ سال سن داشت.
خانواده عليرضا بعد از ۴ روز بالاخره ديروز توانستند جنازه او را از پزشك قانوني تحويل بگيرند.
۱۳۸۸ مرداد ۱۳, سهشنبه
اسامی شمار دیگری از بازداشت شدگان هفته های اخیر
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
تجمعات اعتراضی خانواده های دستگیر شدگان مقابل کلانتری 148 ،آگاهی شاپور،زندان اوین و دادگاه انقلاب
بنابه گزارشات رسیده خانواده های دستگیرشدگان قیام که تعدادی از عزیزان آنها روز گذشته دستگیر شده اند از صبح امروز در مقابل کلانتری 148،آگاهی شاپور ،زندان اوین و دادگاه انقلاب به تجمع اعتراضی خود ادامه دادند و خواستار ملاقات با عزیزانش و آزادی فوری آنها شدند .
در اعتراضات ديروز 12 مرداد بيشتر بازداشت شده ها توسط نيروي انتظامي دستگير و بين كلانتري ها پخش شده اند .ديشب تعدادي از دستگير شده ها با خانواده خود تماس گرفته اند و خبر دستگيري خود و اينكه در كلانتري هستند را به خانواده خود اطلاع داده اند.امروز تعدادي از خانواده ها به نيروي انتظامي و كلانتري 148 مراجعه كردند كه به دادگاه انقلاب پاس داده شدند.خانواده ها با توجه به سابقه نيروي انتظامي و آگاهي شاپور و كلانتري ها درشکنجه های وحشیانه که تا به حال منجر به مرگ تعدادی از جوانان دستگیر شده است باعث نگرانی شدید آنها شده است.دستور قضائی انتقال دستگیر شدگان و شکنجۀ آنها توسط سعید مرضوی و حسن زارع دهنوی معروف به حسن حداد از جنایتکاران علیه بشریت که اختیارات ویژه ای را از خامنه ای دارند صادر شده است.دستگیرشدگان در این محلها تحت شکنجه های وحشیانه قرار می گیرند که در مواردی منجر به جان باختن تعدادی از آنها شده است . این طرح توسط سعید مرتضوی که معروف به طرح آماده سازی قبل از انتقال به بازداشتگاههای وزارت اطلاعات است..
روز سه شنبه 13 مرداد ماه در حدود 90-80 نفر از خانواده بازداشت شده ها در بيرون و داخل دادگاه انقلاب تجمع كردند .از ساعت 08:00 صبح خانواده ها به دادگاه انقلاب مراجعه مي كنند و منتظر مي مانند تا ليست اسامي افرادي كه با قيد كفالت و وثيقه آزاد مي شوند اعلام شودو دعا مي كنند كه اسم عزيز آنها نيز در ليست باشد .در بين صحبتهاي خانواده ها ضرب و شتم و شكنجه جسمي و روحي بازداشت شده ها در هنگام بازداشت توسط نروهاي گارد و كلانتري و آگاهي شاپور شنيده مي شود كه از افرادي كه آزاد شده اند شنيده اند.حدود ساعت 10:00 صبح در اثر شدت گرفتن اعتراضات خانواده ها دادگاه انقلاب را ناچار به اعلام ليستي كه حاوي 24 اسم براي گذاشتن كفالت و وثيقه بود می کند.
خانواده هايي كه مدت طولاني است از عزيز خود خبر ندارند و يا براي مدت زيادي است كه در بازداشت است با خشم به دادگاه انقلاب مراجعه مي كنند .و خواستار ملاقات با حداد هستند و هر چه تلفن داخلي دفتر حداد را مي گيرند كسي پاسخگو نيست و اين عدم پاسخگويي باعث خشم خانواده ها شده ومي گويند حداد انقدر ترسو است كه حتي جرأت ندارد با تلفن به ما جواب بدهد كه چه بلايي سر فرزندان ما آورده است دو ماه است ازفرزندانمان خبر نداريم .كه توسط نيروهاي حراست به بيرون دادگاه برده مي شوند اما در بيرون دادگاه نيز خانواده ها دست از اعتراض بر نمي دارند.و با خشم فرياد مي زنند كه به جاي جواب دادن، ما را بيرون مي كنند با ما كه اينگونه رفتار مي كنيد پس با بچه هاي ما چه مي كنيد.
همچنین تعدادی از خانواده تا ساعت 11:00 که تخمین زده می شود در حدود 40 نفر می باشند به زندان اوين مراجعه كردند و در آنجا به تجمع اعتراضی خود ادامه می دهند.آنها نسبت به عدم پاسخگویی از وضعیت و شرایط عزیزانش و آزادی آنها خشمگین هستند وخواستار ملاقات با فرزندان و آزادی فوری آنها هستند.
لیست جدیدی از اسامی دستگیر شدگان قیام مردم ایران جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد.
1- محمد علي حسيني 20 ساله ديپلم دوشنبه 12 مرداد در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
2- نيما استخري 27 ساله شغل آزاد دوشنبه12 مرداد در ولي عصر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
3- حامد سعيدي 28 ساله ليسانس موسيقي دوشنبه 12 مزداد بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
4- بابك قادر پور 25 ساله فوق ديپلم برق دوشنبه 12 مرداد بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
5- احسان عليمرداني 26 ساله شغل آزاد دوشنبه 12 مرداد در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
6- محمد حسام كاشفي 26 ساله ليسانس علوم اجتماعي پنجشنبه 8 مرداد در حوالي مصلي بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
7- بهرام كلانتري 19 ساله محصل پنجشنبه 8 مرداد در هفت تير بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
8- علي امراللهي 20 ساله دانشجوي نرم افزار دوشنبه 8 مرداد در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
9- محمد مهدي بروجردي 19 ساله پنجشنبه 8 مرداد در فاطمي بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
10- سياوش محمد زاده 31 ساله ليسانس حسابداري پنجشنبه 8 مرداد در استگاه مفتح مورد ضرب و شتم توسط نيروهاي گارد قرار گرفته و بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
11- احمد نجفي بكايي پنجشنبه 8 مرداد بازداشت و به اوين منتقل شده
12- ابراهيم كماني 29 ساله جمعه 26 مرداد در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
13- آرمان چاوشي 22 ساله فوق ديپلم عمران جمعه 26 مرداد در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده
14- فرهاد كريمي تبريزي 23 ساله دانشجوي حسابداري جمعه 26 تير در انقلاب بازداشت و در اين مدت هيچ گونه اطلاعي از وي نيست
15- حامد صديقي 30 ساله پنجشنبه 18 تير در امير آباد بازداشت و به كلانتري 148 منتقل سپس به اوين منتقل شده
16- نويد موسوي 28 ساله ليسانس معماري پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
17- نادر خاني پور 24 ساله دانشجوي عمران پنجشنبه 18 تير در امير آباد بازداشت و به اوين منتقل شده
18- نريمان صالحي نسب 26 ساله ليسانس مديريت شنبه 30 خرداد بازداشت و به اوين منتقل شده
19- مهدي شاكري دوشنبه 25 خرداد در اعتراضات آرام انقلاب شركت كرده و نام وي از طرف زندان اوين تاييد شده اما در اين مدت هيچ گونه تماسي با خانواده خود نگرفته است
یورش خونین نیروهای سرکوبگر گارد ویژه،سپاه پاسداران،بسیج،لباس شخصی (مامورین وزارت اطلاعات) علیه مردم بی دفاع ایران که تقریبا روزانه از آنها قربانی می گیرد ویا اینکه زخمی ودستگیر ودر شکنجه گاههای قرون وسطائی ولی فقیه علی خامنه ای به قتل میرسند ،اوج سرکوب خونین پس از سخنرانی علی خامنه ای ولی فقیه در 29 خرداد ماه علیه مردم آغاز شد که تا به حال منجر به جانباختن صدها نفر و هزاران زخمی و دستگیر که همچنان ادامه دارد.علی خامنه ای به دلیل صدور فرمان علنی سرکوب خونین مردم مرتکب جنایت علیه بشریت شده است و او می بایست مورد پیگرد بین المللی قرار گیرد و مجازات شود.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران، ادامه یافتن سرکوب خونین مردم ایران را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت که بطور سیستماتیک و مستمر در ایران ادامه دارد خواستار اقدامات فوری برای پایان داد به این جنایتها است و تحت پیگرد بین المللی قرار دادآمرین و عاملین جنایت علیه بشریت در ایران است.
13 مرداد 1388 برابر با 4 اگوست 2008
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر
۱۳۸۸ مرداد ۱۲, دوشنبه
اطلاعیه در باره تظاهرات روز تنفیذ احمدی نژاد (دوشنبه)
لازم نیست صحبت بر سر این باشد که کجا جمع شویم و چه کار کنیم . حداقل کاری که میتوانیم بکنیم این است که در خانه نمانیم . همه باید و وظیفه داریم که روز دوشنبه (12 مرداد) از خانه هایمان بیرون بیاییم و خیابانهای تهران و سایر شهرهای ایران را فتح کنیم . بگذار آنها نمایش مسخره و مذبوحانه خود را با ترس و لرز در سوراخهایشان برگزار کنند. مهم اینست که ما بیرون باشیم ، با هم باشیم و شهررا در اختیار بگیریم . ما دیگر یاد گرفته ایم چه بکنیم . میدانیم که باید در خیابانها و میادین اصلی شهر مانند ولی عصر و انقلاب و بهارستان و غیره تجمع کنیم . میدانیم که باید همراه و هماهنگ با هم شعار دهیم و تظاهرات کنیم . میدانیم که مانند 8 مرداد ماه باید با تجمعا ت گسترده و پراکنده چماقداران بسیچ را درمانده کنیم . میدانیم که اگر همه باهم بیرون بیاییم میتوانیم شهر را از کنترل نیروهای کودتا در آورده و تسخیر کنیم .همین کافی است . برای این روز چه بیش از این میخواهیم ؟ میعاد ما همه باهم در خیابانهای تهران . با شعارها و نوشته ها و پارچه نوشته ها . همانطور که تظاهرات غروز آمیز 8 مرداد را برنامه ریزی و برگزار کردیم روز 12 مرداد نیز شهر را تسخیر خواهیم کرد. آبروی آقایان ریخته خواهد شد ، ریخته خواهد شد در تهران ، ریخته خواهد شد در شهرستانها ، ریخته خواهد شد در سراسر جهان . و بیش از همه ریخته خواهد شد پیش خودشان . ذلتی این چنین ضربت محکم دیگری است بر اساس دولت کودتا . ضربتی که هرچه بیشتر آنها را دچار تشتت و تفرقه و سرگیجه و ریزش نیرو خواهد کرد.
پیروزی نزدیک است
۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه
ادامه اعتراضات شبانه مردم تهران: مرگ بر دیکتاتور
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از مناطق مختلف تهران ،مردم تهران امشب همانند شبهای گذشته بر بام منازل و در کوچه ها و خیابانهای فرعی قرار گرفتند و به اعتراضات شبانه خود ادامه دادند.
اعتراضات شبانه مردم تهران از ساعت 22:00 با بانگ الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور بر بام منازل ،کوچه ها و خیابانهای فرعی سر داده شد.
مناطقی که اعتراضات شبانه در آن ادامه داشت عبارتنداز: تهران پارس ، تجريش ، صادقيه ، پونك ،هفت تير ،شريعتي ،مطهري ،سيدخندان ،ستارخان ،اكباتان ، آزادي ،دريان نو ،گيشا ،سعادت آباد ،ميرداماد،شمس آباد،ونك
شدت اعتراضات شبانه مردم تهران که با بانگ الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور سر داده می شد در مناطقی مانند ونک،تجریش،سید خندان ،میرداماد و شمس آباد بود.
نیروهای سرکوبگر بسیج و سپاه پاسداران در بعضی از مناطق با سوار شدن بر موتورهای خود بصورت گروهی سعی در ایجاد رعب وحشت داشتند اما مردم با مشاهدۀ آنها بر شدت اعتراضات خود می افزودند بخصوص شعار مرگ بر دیکتاتور.
10 مرداد 1388 برابر با 01 اگوست 2009
۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه
۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه
اعتراضات شبانه مردم تهران در آستانه چهلم ندا
اعتراضات شبانه مردم تهران در آستانه چهلمین روز جان باختۀ آزادی ندا آقا سلطان
بنابه گزارشات رسیده از مناطق مختلف تهران و در آستانه چهلمین روز شهادت ندا آقا سلطان مردم تهران بر بام منازل خود و در کوچه ها حاضر شدند و اعتراضات شبانه خود را ادامه دادند.
اعتراضات از 10:00 شب آغاز شد و در حالی که مردم تهران بصورت گسترده خود را آماده می کنند تا مراسم چهلمین روز ندا آقا سلطان را برگزار کنند بر بام منازل و در کوچه ها قرار گرفتند و به اعتراضات شبانه خود که از چندین هفته پیش شروع شده بود ادامه دادند.
مردم در اعتراضات شبانه خود علاوه بانگ الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور شعار ما همه یک صداییم ما همه یک نداییم را سر دادند.
اعتراضات امشب مردم تهران در مناطقی مانند؛ تهران پارس ، جنت آباد ،مير داماد ،پونك ،آزادي ،ونك ،تخت طاووس ،سيد خندان ،اكباتان ،صادقيه ،تجريش ،قيطريه شنیده می شد. شدت اعتراضات در تهران پارس و تخت طاووس و مير داماد بيشتر از ديگر نقاط تهران بود.
اعتراضات شبانه مردم تهران تا ساعت 22:30 ادامه داشت
۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه
محل های تجمع بدون مجوز روز پنج شنبه 8 مرداد در تهران
فراخوان،هشت مرداد،مراسم چهلمین روز جان باختگان راه آزادی و یاد بازداشت شدگان:مکانهای تجمع روز هشت مرداد،ساعت 5 بعدازظهر:میدان ونک (آلترناتیو اول میدان سرو - آلترناتیو دوم پارک وی)میدان محسنی ( آلترناتیو اول بولوار کاوه - آلترناتیو دوم میدان هروی )میدان هفت حوض ( آلترناتیو اول فلکه سوم تهرانپارس - آلترناتیو دوم فلکه اول تهرانپارس)میدان فاطمی ( آلترناتیو اول میدان هفت تیر - آلترناتیو دوم میدان فردوسی ) پل گیشا ( آلترناتیو اول فلکه صادقیه - آلترناتیو دوم میدان انقلاب )هموطنان در دیگر شهرستانها حتمامراسم مشابهی را در وسط میادین شلوغ و اصلی و مرکزی شهر برگزار نمایند
لطفا اطلاع رسانی کنید
۱۳۸۸ مرداد ۶, سهشنبه
جوان دانشجو زیر ضربات پوتین پاسداران جنایتکار جان سپرد
سایت موج آزادی: یکی از دوستان شهید جوادی لنگرودی اطلاعات جزئیات تازهای را دربارهی نحوهی شهادت وی برای «موج سبز آزادی» ارسال کرده است که در ادامه میخوانید.
امیر جوادی لنگرودی متولد 23 شهریور 1364 در رشت و دانشجوی مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد قزوین، روز 18 تیر به همراه عدهای دیگر از جوانان بازداشت شد. گفتهاند که وی در بازداشتگاه به تشنج مبتلا شده است. نیروهای امنیتی او را به بیمارستان فیروزگر منتقل میکنند، در حالی که خیلی کتک خورده بوده و تنش کبود بوده است.
او در روز جمعه 19 تیر از بیمارستان ابتدا به کلانتری 148 انقلاب و از آنجا به کهریزک منتقل میشود. در کهریزک با پوتین آنقدر به سینه و سرش میکوبند که یک چشمش میترکد، دچار خونریزی ریوی میشود و خلط خونی استفراغ میکند. بعد از شکنجه، قرار بوده به اوین منتقل شود که در مسیر دچار تشنج و ایست قلبی ریوی میشود.
وی در روز 23 تیر در زندان به شهادت میرسد. ده روز جسدش را در سردخانه نگه میدارند، تا 3 مرداد که به خانوادهاش برای تحویل جسد خبر میدهند. پزشکی قانونی دلیل مرگ را «ایست تنفسی به خاطر خونریزی ریوی» اعلام کرده است.
پیکر این شهید، دیروز یکشنبه، بعد از روزها بیخبری و دربهدری به خانوادهاش تحویل داده شد، با این شرط که علت مرگ او را بیماری مزمن ریوی عنوان کنند.
۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه
قتل یک دانشجوی دیگر زیر شکنجه در زندان
۱۳۸۸ مرداد ۱, پنجشنبه
هشتم مرداد؛ چهلم ندا در کنار مادر ندا خواهیم بود
دیدار برخی فعالان جنبش زنان با مادران ندا، سهراب و اشکان/ چهلم ندا در کنار مادر ندا خواهیم بود
سایت تغییر برای برابری: شامگاه روز گذشته 31 تیرماه تعدادی از مادران کمپین یک میلیون امضا و فعالان جنبش زنان، به دیدار مادر ندا آقاسلطان رفتند تا ضمن تسلیت به او بگویند چهلم ندا در کنارشان خواهند بودو حق خواهی را پاس خواهند داشت، به او بگویند که سال هاست این جنبش برای حق خواهی اش تلاش می کند، برای برابری خواهی به زندان می رود وعلیه تبعیض فریاد می زند و هم اکنون نیز فرزندانی را در بند دارد. مادر ندا روز پنجشنبه 8 مرداد ساعت 5 بر مزار دخترش خواهد بود.
مادر ندا از فرزند شهیدش چنین یاد کرد: "27 سال داشت از کودکی خاص بود و ارتباط نزدیکی با خدا داشت، آواز می خواند و اهل موسیقی بود و کتاب های فلسفی و چرایی های زندگی اش پایانی نداشت. همین چرایی ها او را به رشته ی الهیات کشاند اما بعد از مدتی از این رشته انصراف داد و مطالعاتش را به صورت فردی پی گرفت. ندا بسیار جسور و شجاع بود و از کودکی در مقابل هیچ حرف زوری سر فرود نمی آورد. همین ویژگی اش او را به خیابان کشاند".
ساعتی بعد مادران داغدار سهراب اعرابی و اشکان سهرابی که خود فرزندان حق طلب شان را در این مبارزه مدنی از دست داده بودند و همچنین زنان فعال جبهه مشارکت که همسران دربند دارند به دیدار این مادر داغدار آمدند و در فضایی آکنده از اشک و اندوه مادران داغدیده ی سه شهید در کنار هم و مقابل حضار نشستند.
مادر شهید اشکان سهرابی از چگونگی مرگ فرزند عزیزش گفت: " بیایید بپرسید. این بچه خیلی سر به زیر بود. من خانه بودم شام درست می کردم. اشکان گفت می روم خانه ی دوستم وزود برمی گردم. با دلشوره گفتم زود بیا خیابان شلوغ است. چند دقیقه نگذشته بود که دوستش آشفته حال آمد و گفت به خدا من ندیدم چه شد اما اشکان را زدند. گفتم کی گفت نمی دانم فقط دیدم که اشکان را زدند. خودم را سرآسیمه رساندم فقط گفت مادر سوختم. با موتوری که می آمد او را به بیمارستان رساندیم. در بیمارستان چند ثانیه از پشت در دیدمش. ده دقیقه بعد در بیمارستان شهید شد".
پروین فهیمی مادر شهید سهراب اعرابی هم شهادت فرزندش را روایت کرد و گفت شما خوش شانس تر بودید. روزی که در آگاهی شاپور عکس سهراب را شناسایی کردیم یک ماه از سرگردانی من در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین می گذشت. من می رفتم که سهراب را پیدا کنم و عکس او را به هر زندانی که آزاد می شد نشان می دادم شاید خبری از پسرم داشته باشد. روزهای آخر وحشت کرده بودم که این طولانی شدن و بی خبری و تلفن نزدن دلیلی دارد در تمام این مدت به هر جا می توانستم سر زدم و نامه دادم اما هیچ کسی پاسخ گو نبود و می گفتند زندان است و زنگ می زند. مرا آزار دادند. شکنجه ی روحی دادند".
مادر ندا از روز شهادت ندا و روزهای بعد از آن سخن گفت: "روزهای پیش از آن حادثه گفت که همه ی ما دیدیم و شنیدیم. ندا تا چند دقیق پیش از حادثه تلفنی با ما در تماس بود. مدت کوتاهی بعد از آخرین تماس استاد ندا با ما تماس گرفت و گفت پای ندا تیر خورده و به بیمارستان شریعتی منتقل شده است. ما به سرعت خود را به بیمارستان رساندیم و استاد موسیقی ندا را دیدیم که سراسر لباس اش غرق در خون است و بعد گفتند کتف اش گلوله خورده و کم کم متوجه مان کردند که پیش از رسیدن به بیمارستان به شهادت رسیده است. مادر ندا گفت که مسئولان پزشک قانونی اجازه خواستند که از مغز استخوان ندا برای پیوند دیگری استفاده کنند که موافقت کردیم. اما خبر شهادت ندا به سرعت منتقل شد. ما سکوت کردیم که بتوانیم جنازه ی او را تحویل بگیریم و صبح روز یک شنبه در پزشک قانونی بهشت زهرا جنازه ی او را به ما تحویل دادند. در تمام این مدت به طور مداوم ماموران و پلیس آمد و شد داشتند اما برخوردشان بسیار محترمانه بود اما اصرار داشتند که قاتل ندا را پیدا کنند به همین منظور تعداد زیادی از دوستان و اعضای خانواده را مورد پرسش و بازجویی قرار می دادند تا قاتل را پیدا کنند اما برای ما مهم نبود فقط می خواستیم با این شرایط کنار بیاییم.
ما خیلی مراسم و برنامه های عمومی اعلام نکردیم که برای مردم اسباب دردسر نشود. برای مراسم ختم به چند مسجد مراجعه کردیم. از جمله مسجد رضا در میدان نیلوفر و چند مسجد دیگر که هیأت امنای مسجد موافقت نکردند.
مسجد امام جعفر صادق بالای پل سید خندان موافقت کرد.. ما هشت و نیم شب اعلامیه را چاپ کردیم و ساعت دوازده و نیم متوجه شدیم که خبر در اینترنت پخش شده است. در عین حال به این دلیل که می دانستیم در مراسم تعداد زیادی شرکت خواهند کرد نگران شدیم که مبادا تعداد دیگری از جوانان در این برنامه بازداشت و یا کشته شوند و به همین دلیل مراسم را لغو کردیم. البته مطمئن هم نبودیم که اجازه ی برگزاری این مراسم داده می شد یا نه چون برای شب هفت هیچ مسجدی به ما اجازه ی برگزاری مراسم را نداد و تنها در بهشت زهرا یک تالار برای صرف شام موافقت کرد اما بعد از نیم ساعت از حراست بهشت زهرا با ما تماس گرفتند و نامه ای نشان دادند که بر اساس آن هیچ کدام از کسانی که در درگیری های بعد از انتخابات کشته شده اند حق برگزاری مراسم را ندارند. این حکم کلی و از طرف وزارت اطلاعات بود که به تمام مساجد ابلاغ شده بود. در مواردی هم شرایط بسیار سختی گذاشته بودند که خانواده ی کشته شدگان باید سه جواز کسب و تعهد نامه می گذاشتند که اگر مردم بیایند اتفاقی نمی افتد. سنگ های بزرگی می انداختند که خانواده ها از برگزاری هر مراسمی منصرف شوند. بعد از مدتی در مقابل سوال ماموران و کارآگاهانی که می گفتند به دنبال قاتل ندا هستند گفتیم ما از شما نمی خواهیم قاتل را معرفی کنید و با این روحیه ی نامساعد به حال خود رهایمان کنید. سهراب را چه کسی کشت؟ اشکان را چه کسی کشت؟
زمانی که ما به مزار ندا می رفتیم با ما کاری نداشتند اما با کسانی که خارج از اعضای خانواده به مزار ندا می رفتند برخورد می شد و در مواردی حتا با یکی از بستگان ما را که سر مزار ندا رفته بود برخورد کرده بودند که چرا می آیی و سر خاک ندا می نشینی.
خانواده ندا شایعاتی را که در مورد حضور پدر ندا در صدا وسیما و یا فرودگاه مطرح شده بود را تکذیب کردند و گفتند تا به حال با هیچ رسانه ای مصاحبه نکرده اند.
تا سپیدی چند ندا فاصله است؟
ساعتی بعد حمید پناهی استاد موسیقی ندا آقا سلطان به جمع سوگواران پیوست و روایت خود را از لحظه ی شهادت ندا چنین توصیف کرد: "پیش از این حادثه ما می گفتیم و می خندیدیم تا زمانی که بعد از درگیری در خیابان و شلیک گاز اشک آور به کوچه پناه بردیم. چشمانمان را مقابل آتش گرفتیم. ساعت دقیقا 18:10صدای کوتاه سفیر گلوله ای را شنیدیم و دیدم که ندا به روی زمین افتاد.
پیش از مرگ فقط گفت: "آقای پناهی سو.." حتا سوختم را نتوانست کامل ادا کند. وقتی گفتم بمان سرش را تکان داد و گفتم دستم را فشار بده دستش را فشار داد.
حمید پناهی حرف های دیگرش را در شعرهایی که برای ندا سروده بود خلاصه کرد و برای حاضران خواند. قرار است این شعر به طور کامل در روزنامه اعتماد منتشر شود اما بخش هایی از آن در زیر می اید :
تا سپیدی چند ندا فاصله است؟
به هوا برخاست از منیت های جاری دور شد
دشمن ظلم و عدوی زور شد
لحظه ای از ما برید .. حر شد و او حور شد
و ندا آمد ندا آمد ندا در نور شد
چه آسان او به من گفت سوختم
و چه آسان او فرو غلطید هم نشین درد شد
زرد شد دخترم سرد شد
تا رهایی را شناخت حور شد
ندا آمد ندا آمد ندا در نور شد
...
۱۳۸۸ تیر ۳۱, چهارشنبه
تظاهرات بزرگ معترضان در روز تحلیف احمدی نژاد
به گزارش سایت روزآنلاین، حامیان موسوی و کروبی اعلام کرده اند که تجمع بزرگ و سراسری آنان در اعتراض به نتیجه انتخابات 22 خرداد، در روزی است که مراسم تحلیف احمدی نژاد برگزار خواهد شد و محل تجمع هم میدان بهارستان خواهد بود. از این رو نیروهای امنیتی و نظامی در تهران بصورت 24 ساعته در آماده باش کامل هستند و تا اطلاع ثانوی تمام مرخصی ها لغو شده است. حتی به فرماندهان کل لشکرهای سپاه و فرماندهای نیروی انتظامی دستور داده شده تا اطلاع ثانوی، شب ها نیز در محل خدمت خود باشند.
پیش تر اعلام شده بود مراسم تحليف احمدی نژاد بين روزهاي 11 تا 15 مرداد ماه برگزار خواهد شد. نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي گفته بود مراسم تحليف "محمود احمدي نژاد" يک روز پس از تنفيذ حکم رياست جمهوري توسط مقام معظم رهبري برگزار خواهد شد. باهنر خاطرنشان کرد: هم مراسم تنفيذ حکم رياست جمهوري و هم مراسم تحليف در فاصله زماني 11 تا 15 مرداد ماه برگزار مي شود.
۱۳۸۸ تیر ۳۰, سهشنبه
۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه
مبارزات جوانان زیرزمینی در ایران پا به دوران جدیدی گذاشته است
۱۳۸۸ تیر ۲۷, شنبه
ادامه اعتراضات گسترده شبانه در تهران
دامه اعتراضات گسترده شبانه در تهران
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده اعتراضات مردم تهران که از صبح امروز آغاز شده بود به اعتراضات شبانه امتداد یافت و مردم امشب در خیابانها ،کوچه و پشت بامها قرار گرفتند و اعتراضات گسترده خود را ادامه دادند.
گزارش کوتاهی از اعتراضات امشب که به قرار زیر می باشد: اعتراضات امروز مردم در نماز جمعه و بعد از آن ادامه یافت . مردم از زن ، مرد، كودك در خيابان هاي اصلي همچون خيابان انقلاب و ولي عصر و آزادي ، ونك ، مطهري ، فلسطين حضور یافتند و به اعتراضات باشکوه خود ادامه دادندو سرکوبگران را به وحشت انداختند .
امشب طبق روال هر شب مردم از ساعت 22 صداي الله اكبر ، مرگ بر ديكتاتور و كشتي جوانان وطن الله اكبر كردي هزاران تن در كفن الله اكبر مرگ بر تو مرگ بر تو خود را بلند تر كرده اند.
امشب علاوه بر پشت بام ها و كوچه ها صداي شعارها در خيابان هاي اصلي نيز شنيده مي شود و راننده ها با بوق زدن در خيابان با مردم همراهي مي كنند كه حتي بعد از ساعت 22:30 سر دادن شعارها ادامه دارد.
امشب تعداد نيروهاي بسيج بيشتر از شب هاي ديگر است كه در مواردي كه مردم پراكنده مي شوند به خصوص در خيابان هاي فرعي با باتوم به مردم حمله مي كنند.
26 تیر 1388 برابر با 17 ژولای 2009
۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه
خانواده ترانه می گويند جنازه سوخته او را يافته اند
خانواده ترانه موسوي مي گويند جنازه سوخته او را يافته اند وبلاگ زیرزمین
دوستان ترانه موسوي، از بازداشتشدگان هفتم تير در درگيريهاي مسجد قبا، گفته اند كه خانوادهي وي از يافتن جنازهي سوختهي ترانه در حومهي قزوين خبردادهاند.
يكي از دوستان ترانه موسوي ديروز براي پيگيري وضع ترانه با منزل پدري او تماس گرفت و با خبر مرگ ترانه و يافتن جنازه سوختهاش ـ بين كرج و قزوين ـ مواجه شد. خانواده ترانه از بازگويي مكان و زمان تشييع جنازه وي خودداري كردند و گفتند نمي توانند توضيحات بيشتري دهند. پس از پيگيري ها و تماس هاي مكرر دوستان ترانه با منزل وي، خانواده موسوي از آنان خواستند كه ديگر تماس نگيرند و در برابر سخن يكي از دوستان ترانه كه گفته بود خانواده او بايد نوع مرگش را به جامعه اطلاع دهند و به رسانه ها بگويند كه ترانه دستگير شده و پس از دستگيري به اين سرنوشت دچار شده است شنيده بودند كه ما صلاح كار خود را بهتر از شما مي دانيم و نمي خواهيم در تشييع جنازه اش كسي حضور داشته باشد.
ترانه موسوي به گفته يكي از دوستانش - كه نمي خواهد نامش فاش شود - روز هفتم تير در حوالي تقاطع ميرداماد و خيابان شريعتي كلاس آرايشگري داشته است. او اتومبيل خود را در يكي از خيابان هاي فرعي بين حسينه ارشاد و ميرداماد، پارك مي كند و پس از ديدن تجمع مردم در خيابان قبا و اطراف حسينه ارشاد با يكي از دوستان خود تماس مي گيرد و به او مي گويد كه پيش از رفتن به آرايشگاه بهتر است سري به مسجد قبا بزنند و با دوست خود در نزديكي مسجد قبا قرار ميگذارد. وي كه به گفته دوستش مانتوي سبز به تن و شالي سبز به سر داشته است درحاليكه در خيابان شريعتي منتظر يكي از دوستان خود بوده است از سوي مأموران حكومتي دستگير مي شود و در هنگام دستگيري، دوست وي كه به محل قرار نزديك ميشده از دور وي را مي بيند. ترانه را سوار به وني ميبرند. شواهد دستگيري ترانه به همين جا ختم نمي شود و چند نفر از دستگيرشدگان واقعه مسجد قبا در تماس هايي با خانوادهي وي، خبر دستگيري اش را به آنان اطلاع مي دهند. ترانه موسوي در زمان دستگيري شماره منزل و يكي از دوستانش را به چند نفر از دستگيرشدگان مي دهد و از آنان ميخواهد در صورت آزادي با خانواده اش تماس گرفته و خبر دستگيري اش را به آنان اطلاع دهند. كساني كه در آن روز همراه با ترانه به ساختماني در حوالي پاسداران منتقل مي شوند گفته اند كه او مدام گريه مي كرده و مي گفته است نه براي تجمع كه براي شركت در كلاس آرايشگري در آن محل حضور داشته است. اما برخي از دوستانش خبر داده اند كه ترانه در راهپيمايي هاي مسالمت آميز روزهاي 25، 26 و 27 خرداد شركت داشته است و حتا پيش از انتخابات نيز با حضور در زنجيره سبز، حمايت خود را از اصلاحات و آزادي در ايران ابراز مي كرده است.
به گفته يكي از دوستان ترانه، پس از دو هفته از دستگيري او، فردي ناشناس با منزلش تماس گرفته و به مادر ترانه خبر بستري بودن وي را در بيمارستان امام خميني كرج مي دهد. اين ناشناس به مادر ترانه مي گويد كه مردم دخترش را پس از تصادف، به آن بيمارستان رسانده اند. مادر ترانه به ناشناس مي گويد برخي تماس گرفته اند و ترانه را در درگيري هاي مسجد قبا و در بازداشگاه ديده اند اما ناشناس مي گويد ترانه ربطي به حادثه مسجد قبا ندارد و احتمالن قضيه اش ناموسي ست؛ چراكه مي خواسته با شلنگ سرم خودش را حلق آويز كند. او پارگي رحم و مقعد را نيز دليل بستري شدن ترانه ذكر مي كند. خانواده ترانه به آن بيمارستان مراجعه مي كنند اما مسوولان بيمارستان بستري شدن ترانه موسوي را تكذيب مي كنند و تنها يكي از پرسنل مي گويد كه دختري را با موهاي بافته شده ديده است كه چند نفر با ظاهري به گفته او «حزب اللهي» بيهوش مي آورند و بيهوش مي برند.
جملاتي كه اين ناشناس در مكالمه تلفني با مادر ترانه بيان مي كند نشان مي دهد كه ماموران وزارت اطلاعات و لباس شخصي ها مي خواسته اند ذهن خانواده ترانه را از سياسي بودن قضيه منحرف كنند و به آنان بقبولانند كه دخترشان از نظر اخلاقي مشكلاتي داشته است تا خانواده نيز پس از شنيدن خبر مرگ فرزندشان، از پيگيري و پي جويي درباره چند و چون مرگ وي خودداري كنند.
ممانعت خانواده ترانه موسوي از دادن اطلاعات درباره تشييع پيكر وي و چگونگي درگذشتش عجيب به نظر نمي رسد؛ چراكه تمامي خانواده هاي قربانيان حوادث اخير از سوي حكومت و وزارت اطلاعات تهديد مي شوند و به آنان گفته مي شود در صورتي كه تشييع پيكر عزيزانشان و مراسم كفن و دفن و ختم آنان با حضور مردم و با شيون و ناله برگزار شود مشكل حاد ديگري براي يكي ديگر از عزيزانشان اتفاق خواهد افتاد.
ترانه موسوي اكنون تنها به خانواده اش تعلق ندارد و متعلق به همه ايرانيان است؛ بنابراين پيگيري وضعيت او و چگونگي درگذشتش وظيفه تك تك ماست. اين كه من نمي توانم با نام خود اين اخبار را منتشر كنم؛ اين كه دوست ترانه نمي تواند نامش را بگويد؛ اين كه خانواده ترانه درباره فرزندشان هيچ حرفي نمي زنند همه از خفقاني حكايت دارد كه امروز بر جامعه ما حاكم است. من از دوستاني كه وظيفه خود مي دانند به راحتي و به سرعت اين نوع اطلاع رساني را محكوم كنند مي خواهم به جاي نشستن و محكوم كردن اين و آن، درباره ترانه تحقيق كنند و خبرهايش را به گوش نخست ايرانيان و سپس جهانيان برسانند تا شايد از بيش از اين شاهد قرباني شدن ترانه هايمان نباشيم.
لازم است بگويم عكس ترانه را نيز يكي از هنرجويان آموزشگاه آرايشگري و از دوستان ترانه در اختيار وبلاگ زيرزمين قرار داد.
۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه
گسترش اعتراضات شبانه و کشیده شدن آن به کوچه ها
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از نقاط مختلف تهران اعتراضات شبانۀ مردم علاوه بر پشت بامها به کوچه ها گسترش یافته است.
در پی اعلام اسامي تعدادي از جوانان كه در اعتراضات اخیر جان باختند و به اطلاع مردم رسيده شدت اعتراضات گسترده تر شده و اعتراضات علاوه بر پشت بام ها به كوچه ها نيز كشيده شده است.
راننده ها نيز در خيابان با بوق زدن و سر دادن شعار با مردم همراهي مي كنند. امشب نيز مردم شعار الله اكبر و مرگ بر ديكتاتور و در برخي مناطق مي كشم مي كشم آنكه برادرم كشت را از ساعت 22 تا 22:30سر دادند.
شدت اعتراضات در منطقه تهران پارس ، تجريش ، فاطمي ، پونك ، سيد خندان بيشتر از مناطق ديگر است.
همچنان نيروهاي بسيجي و لباس شخصي در كوچه ها و خيابان هاي تهران در حال گشت زني هستند. اما مردم چنان با خشم شعار مي دهند كه اين نيروها جرأت نزديك شدن به مردم را ندارند.
24 تیر 1387 برابر با 15 ژولای 2009